وارن بافت سرمایهگذار بزرگ و مشهور می گوید: " اجازه بدهید دیگران در برابـر بازار از کوره در بروند؛ شما خونسرد باشید، مطمئن باشید که سود میکنید."
به عقیده بافت، حفظ خونسردی و نداشتن هیجانات در معاملهگری بسیار اهمیت دارد. به راستی این آرامش از کجا نشات می گیرد؟ بیشترین بخش آن، به کسب تجربه و مسلط شدن بر احساسات برمی گردد؛ اما نمـیتـوان ایـن نکته را نادیده گرفت که باید یک حاشیه اطمینان نیز داشت تا در بروز اتفاقات غیرمترقبه بتوان به معامله ادامه داد و اینگونه از ترس خود کم کـرد کـه ایـن مهـم نـیـز بـه کمـک مدیریت سرمایه برطرف میشود؛ زیرا می دانید که در صورت بروز مشکل، چـه از سوی شما و چه با یک معامله زیانده، سرمایه تـان بـه مقـدار مشخص و نه به اندازه ای خطرناک افت می کند. همچنین، در صورت بروز ضررهای متوالی نیز به دلیل ریسک مشخص نسبت به سیستم معاملاتی تان تـرس کمتری در ذهنتان شکل می گیرد و ادامه معاملات به صورت صحیح سادهتر می شود.
مقاله " حذف ریسک احساسی " را مطالعه نمایید.
از سوی دیگر، کاهش بیش از حـد ریسک هم به پایین آمدن بیشتر بازده می انجامد که این نیز به نوبه خود باعـث ایجاد دلسردی در معاملات، بـه دلیـل بـازدهی ناکافی می شود. پس نتیجه می گیریم که تعیین ریسک مناسـب بـه چـه انـدازه در روانشناسی معاملات و روحیه معاملهگر و سرمایهگذار تاثیر می گذارد.
چرا معامله با حجم ثابت در بلندمدت کارایی ندارد ؟
ابتدا باید به این سوال پاسخ داد که حد زیان از نظر تکنیکالی و نمـوداری چه مکانی است؟ حد زیان قیمتی است که اگر بازار به آن برسد، اشتباه بودن تحلیل و پیش بینی شما ثابت می شـود و دیگر در آن معاملـه مانـدن منطقی و حرفهای نیست؛ به طور مثال، در یک روند صعودی قیمت نباید از کـف هـای قبلی خـود پایین تر بیاید و اگر چنین شود، یا روند صعودی تمام شده یا ادامه نخواهد یافت؛
در مورد تشخیص روند و انواع آن میتوایند مقاله " روندها " را مطالعه نمایید.
پس، اگر با فرض صعودی بودن وارد معامله شویم، حد زیان خود را بر ایـن کـف ها قرار می دهیم و تا زمانی هم که قیمت به آنها نرسیده باشد، همچنان می توانیم به فرض صعودی بودن پایداری ورزیم. طبیعی است که حد زیان مقدار قیمتی شان (پیپ، دلار یا ریال) با توجه به تایم معاملاتی و تایم فـریـم نمـودار متفاوت است؛ به طورمثال، در بازار فارکس یک حد زیان در نمودار یک دقیقهای می تواند دو پیپ باشد، در صورتی که اگر بخواهیم با همـان سیستم در تایم فریم روزانـه معاملـه کنـیم، ایـن حد زیان می تواند به صد پیپ افـزایش یابد. از طـرف دیگر، ایـن دو معامله برای تحلیلگر از نظر احتمال سودآوری بیشتر، هیچ تفاوتی ندارند و همـه آنهـا بایـد یکسان در نظر گرفته شوند، همانند سربازان در جنگ که در مقاله "چرا به مدیریت سرمایه نیاز داریم" گفتـه شـد.
بدیهی است که اگر بخواهیم با حجم ثابت معامله کنیم، با مشکل مواجـه مـی شویم؛ اما بسیاری از افراد آماتور کـه تـازه معاملـهگـری را شروع کـرده انـد، با حجم های ثابت و بر اساس میزان سرمایه خود معامله می کنند و پس از رسیدن به میزان مشخصی زیان، از معامله خارج میشوند که ایـن نیـز با تعریف حد زیان تناقض دارد؛ زیرا چیزی که در خارج شدن از معامله برایمـان مـهـم اسـت، میـزان زیانمان نیست؛ بلکه نقطهای است که تحلیلمان در آن دیگر سـندیت ندارد. با این تفاسیر، باید حجم معاملات متفاوت و بر اساس مقـدار حد زیان باشـد.
مقالههای " چرا به مدیریت سرمایه نیاز داریم " و " کاهش ریسک معاملات " را مطالعه نمایید.
در فرهنگ عامه کلمه ریسک به طور تقریبی مترادف با خطر کردن است؛ اما اقتصاددانها طور دیگری می اندیشند. در اقتصاد، هر شخص و سازمانی همـواره در حال ریسک کردن است، حتی کارمند سازمانی که حقوق ثابت دارد نیز ریسک می کند، زیرا امکان دارد توانایی فیزیکیاش را از دست بدهـد یـا بـه هـر دلیـل دیگری، نتواند مانند قبل وظایفش را انجام دهد و به این ترتیب، شغل خـود را از دست بدهد. در علم مدیریت مالی و آمار، ریسک به معنای احتمال وقوع پیشامد ناخوشایندی مانند زیان است که در هر حال و موقعیتی وجود دارد. پس، صـحیح نیست که در بین افراد غیرمتخصص، بازارهای مالی کاری پرریسک جلـوه داده شود؛ زیرا می توان با مدیریت سرمایه و معاملات صحیح، ریسک ایـن شـغل را نیز کنترل کرد تا از حد مطلوب خود نگذرد. اینکه معاملات پر ریسک باشـند یا خیر، مانند هر شغل دیگری وابسته به کسی است که مسئولیت انجام آن شغل را بر عهده دارد و فقط به بازارهای مالی اختصاص ندارد .