نظریه تعادل یا انعکاسپذیری، اولین بار توسط جرج سوروس در سخنرانیها و کتابهایش، بهخصوص در کتاب مشهور وی به نام کیمیایمالی (The Alchemy of Finance) مطرح شد. سوروس اعتقاد بر این داشت که بازارها از حالت تعادلی، به تعادل دیگری حرکت میکنند. اما این حرکت آنطور نیست که بازار از یک وضعیت تعادل به وضعیت دیگری رفته و متوقف شود؛ بلکه بعد از رسیدن به مرحله تعادل خود، از آن رد شده و بالاتر میرود.
بهطور مثال؛ آونگی را در نظر بگیرد که از حالت تعادل خود خارج شده و قصد دارد به حالت اولیه بازگردد. بعد از برگشت، پایین رفته و به نقطه تعادل میرسد؛ ولی در آنجا متوقف نمیشود با اینکه آن نقطه، نقطه تعادل پایانی خواهد بود، اما از آن رد شده و پایینتر میرود، یا به اصطلاح (Under Shoot) میکند. مجددا در حرکت بعدی و در بازگشت، دوباره پایین رفته ولی باز هم متوقف نمیشود و بالاتر رفته یا اصطلاحا (Over Shoot) میکند.
این نوسانها آنقدر ادامه پیدا میکند و بازار آنقدر بالا و پایین میرود تا جای خود را پیدا کند، اما اینطور نیست که خریداران و فروشندگان به یک نقطه تعادل برسند. بهطور مثال ممکن است یک بازار به دلایل مختلف، از جمله ورود یک تکنولوژی جدید یا ایجاد یک محرک از طرف دولت یا ورود سرمایهداران جدید به آن، ناگهان تقاضا در همان بازار بالا برود؛ مانند قضیه ماسک برای ویروس کرونا که در ابتدا بهدلیل کمبود ماسک و تقاضای زیاد، باعث افزایش قیمت آن گردیده بود. با توجه به جذاب شدن سرمایهگذاری در این حوزه و ورود سرمایهداران جدید، عرضه بر تقاضا برتری یافت و قیمت ماسک رفتهرفته متعادل شد و اکنون پایینتر از قیمت تعادل خود قرار دارد. ممکن است با سویههای جدید این ویروس، دوباره تقاضا برای این محصول بالا رفته و باعث افزایش قیمت ماسک گردد.
جورج سوروس این نظریه را نظریه تعادل نامگذاری کرد که تکاملیافته آن را در نظریه چرخه سرمایه هم میتوان دید. آنچه فاندها و صندوقهای مشهوری مثل ماراتن (Marathon Fund) برای اینکه اهداف سرمایهگذاری خود در کشورها را پیدا کنند، از آن بهره میگیرند.
سوروس معتقد بود که سرمایهگذار باید متوجه شود که چه زمانی بازار به نقطه اوج خود رسیده و از آنجاست که باید برگردد و سرمایهگذاران باید این حرکتهای بازار را شناسایی کنند.
قیمت یک پارامتر، در روند بازار و ایجاد تعادل در اقتصاد کشور تأثیرگذار است. تعادل را میتوان بهعنوان یک تیتر کلی در نظر گرفت که توانایی دخالت بر همه فاکتورهای اقتصادی را دارد.
سهام بورس تهران بر مبنای بازیهایی که روی سهام دارند و دورههای رونق و رکود بنیادیشان، ممکن است در شرایط مختلفی نسبت به قیمت تعادلی معامله شوند. بازی هر سهم یا صنعت، متفاوت از صنایع و سهام دیگر است.
قیمت تعادلی را مانند سطح تعادل آونگ در نظر بگیرید. در بازار سرمایه، ضربهها ممکن است تحتتأثیر یک جریان سفتهبازی، دلالی و غیره بدون این که فاکتورهای بنیادی موثر دخیل باشند، باعث جابهجا شدن قیمت سهام شوند. حتی در برخی موارد این ضربه ممکن است تحتتأثیر عوامل بنیادی مانند فروش خوب شرکت، بالا رفتن نرخ فروش، افزایش قیمت جهانی و نرخ دلار و هر عامل بنیادی باشد که در بازار باعث افزایش قیمت شود. گاهی اوقات ضربه واردشده، تحتتأثیر یک گزارش است که در این شرایط، به سهم شوک وارد میشود و سبب رشد سهام میگردد.
در بازه زمانی که قیمت نزدیک قیمت تعادلی است، قیمت را بهصرفه (قیمت بازار) مینامیم. هر چه قیمت از سطح تعادل بهسمت منفی حرکت کند، در اصطلاح میگوییم دچار حباب منفی شده و به سمت ارزندگی حرکت کرده است. درست برخلاف این حالت، اگر قیمت از سطح تعادل فاصله بگیرد و بهسمت مثبت برود؛ میگوییم سهم وارد منطقه حبابی شده است. به این نکته توجه کنید که هرچه حباب بزرگتر باشد، احتمال زیان در آینده برای سرمایهگذاران بیشتر است.
بههمین دلیل لازم بود گرافی تعادلی بر اساس سالهای گذشته شرکتها تهیه شود. اگر قیمت تعادلی سهمی طبق آخرین گزارش همان دوره و قیمتهای تعادلی آن سهم با هم بررسی گردد، میتوان به موقعیت قیمت سهم نسبت به گراف تعادلی آن پی برد. گاهی بخش قابلتوجهی از نوسانات یک سهم، حول قیمت تعادلی آن سهم اتفاق میافتد. بهعبارت دیگر، تعادلی خاصیت کشندگی بالایی دارد.
در «تحلیل اپ»، قابلیتی تحت عنوان نرمافزار تعادلی طراحی شده است که این امکان را به معاملهگران میدهد تا بتوانند از قیمتهای تعادلی سهمهای حاضر در بورس تهران و مقایسه آنها با قیمت فعلی به شکل گراف و نمودار مطلع شوند.
نرمافزار تعادلی که در تحلیلاپ مشاهده میکنید، محدوده تعادل قیمت را نشان میدهد. محدوده تعادل، یک نمونه ارزشگذاری سهم بر اساس دادههای بنیادی است.
ارزشگذاریهای انجامشده در تحلیلاپ، بر اساس دادههای فاندامنتال است. این دادهها از گزارش سود و زیان شرکتها و بخشی دیگر از ترازنامه و از دادههای کلان اقتصادی گردآوری شده است. بر مبنای این دادهها، ارزشگذاری روی قیمت سهام انجام گرفته شده است و قیمت مناسب برای یک سهم در نظر گرفته میشود.
سوالی که مطرح میشود این است که از کجا بدانیم که این مبنا درست است؟ و چگونه میتوانیم به آن اطمینان کنیم؟
این ارزشگذاری در تحلیلاپ، بهصورت یک گراف در نظر گرفته شده است و بهصورت یک آرشیو داده از گزارش منتشرشده شرکتها در چند سال اخیر، به وجود آمده است. گزارشها، قیمت تعادلی را بیان میکنند و نشانگر واکنش قیمت، نسبت به تعادل و روشهای استفاده از آن است.
در ادامه با کاربرد و قسمتهای مختلف این نرمافزار قدرتمند بهصورت تصویری و با توضیحات کامل و مثال آشنا خواهید شد.
این نرمافزار در قطبنمای تحلیلاپ، در اختیار معاملهگران بازار سرمایه قرار داده شده است.
در قسمت نماد، با جستوجوی سهم موردنظر، اطلاعات آن شرکت را بهطور کامل دریافت و آخرین بهروزرسانی نماد را میتوانید در قسمت تاریخ ببینید.
در هر دوره، آخرین گزارش سود و زیان شرکت و ترازنامه و اطلاعات اقتصاد کلان استخراج شدهاند و با پالایش آن در سه مرحله، به قیمت تعادلی رسیدهایم. عدد تعادلی قیمت، تا زمانی که شرکتها گزارش سه ماهه را اعلام نکنند، تغییر پیدا نمیکند.
نرمافزار تعادلی از سه قسمت تشکیل شده است:
1_ گراف تعادلی
2_ گیج تعادلی
3_ درصد تعادلی