در " قسمت اول " این مقاله در مورد اهمیت تحلیل بنیادی در بورس و مفهوم ارزش ذاتی سهام صحبت کردیم. در این قسمت به ادامه این مبحث می پردازیم.
مراحل تحلیل بورس به این صورت است که ابتدا وضعیت کلی بورس را تحلیل میکند که زمان مناسب برای سرمایهگذاری در بورس را بیابد. در قدم دوم باید صنایع بورسی بررسی شود و در انتها باید به بررسی سهمهای مختلف در صنایع پیشرو پرداخت. این فرآیند عوامل متعددی شامل درآمدها، بدهیها، مخارج و غیره را در تولیدات شرکت در نظر میگیرد.
اصول کمی
اصول کمی تصویر دقیق و قابل اندازهگیری که شامل ویژگیهای عددی در مورد یک عملیات تجاری با وجود صورت حسابهای مالی شرکت به دست میآید. وضعیت مالی در سه صورت تعریف میشود:
ترازنامه
اولین و مهمترین صورت مالی در تحلیل بنیادی ترازنامه است که وضعیت کلی یک شرکت را در یک دوره مالی به همراه میزان دارایی ها، بدهیها و سرمایه شرکت نشان میدهد. معادلهای که در صورت ترازنامه مورد استفاده قرار میگیرد به شکل زیر است:
داراییها = بدهیها + حقوق صاحبان سهام
مقاله " مفهوم ترازنامه و کاربرد آن در بررسی وضعیت شرکت " را مطالعه کنید.
داراییهای شرکت شامل موجودی نقد، موجودی مواد و کالا، سرمایه گذاری ها، املاک و داراییهای ثابت مشهود و نامشهود و سایر داراییها میشود. بدهیها نیز شامل بدهیهای جاری مانند تسهیلات مالی و بدهیهای غیر جاری است. سود و زیان انباشته، سهام سرمایه، کسر سهام و اندوختههای شرکت نیز از اجزای حقوق صاحبان سهام هستند. با مقایسه اطلاعات ترازنامه سالهای مختلف میتوان عملکرد شرکت را برآورد کرد و میزان رشد آن در آینده را به دست آورد.
صورت حساب درآمد
برای دستیابی به تحلیلی درست و بررسی صحیح صورتهای مالی روشهای مختلفی وجود دارد. تحلیلگران براساس این روشها، صورت حساب درآمد یک شرکت را مورد بررسی قرار میدهند و سعی میکنند تا وضعیت تولید، فروش و سودآوری یک شرکت را در کنار میزان ریسک مالی، وضعیت بدهی و به طور کلی میزان نقدینگی شرکت برای بهبود یا گسترش کسب و کار مورد ارزیابی قرار دهند. تجزیه و تحلیل افقی و تجزیه و تحلیل عمودی ازجمله این روشها هستند.
صورت سود و زیان
صورت سود و زیان دیگر مدل صورت مالی است که نتیجه عملکرد یک شرکت را طی زمانی مشخص نشان میدهد. این صورت خلاصهای از گزارش سود یا زیان، درآمدها و هزینههای یک کسب و کار است. این گزارش فعالیتهایی را نمایش میدهد که سبب تغییرات در درآمد و هزینه و ایجاد سود یا زیان میشوند. بهطور خلاصه سود یا زیان یک دوره مالی را میتوان از کسر کردن هزینهها از درآمدها به دست آورد.
مقاله " آشنایی با صورتهای مالی " را مطالعه کنید.
اصول کیفی
یک سرمایهگذار باید در رابطه با صنعت و حوزه فعالیتی که تمایل به سرمایهگذاری در آن را دارد، اطلاعات کافی داشته باشد. از جنبههای مهم قابل توجه مزیت رقابتی است. این کاتالیزور است که موفقیت در دراز مدت یک کسبوکار را هدایت میکند و داشتن یک مزیت رقابتی پایدار با داشتن یک وضعیت رقابتی منحصر به فرد را به وجود میآورد. یکی از جنبههای کیفی که نباید نادیده گرفته شود، کیفیت مدیریت است. سرمایهگذاران معمولی و یا تحلیلگران تنها میتوانند اطلاعات اولیه را با رجوع کردن به وب سایتها و پرسوجو درباره مدیران در اینترنت به دست آورند. توجه داشته باشید که عملکرد کلیدی و تصمیمات بزرگ و نحوه تأثیرگذاری آنها بر روی کسبوکار را باید در نظر بگیرید.
استراتژی کانسلیم در تحلیل بنیادی بورس
تحلیل کانسلیم یکی از مباحث بسیار پر کاربرد در تحلیل بنیادی سهام میباشد، خصوصاً در بازار تورمی ایران، تحلیل کانسلیم میتواند شرکتهایی که رشد بیشتری از تورم سالیانه کشور دارند را مشخص کند. شرایط تایید شدن تحلیل کانسلیم به این صورت میباشد:
شرکتها باید بتوانند در دو گزارش آخر خود درصد سود بیشتری نسبت به سال گذشته ساخته باشند. این عدد متغیر است ولی با توجه به تورم موجود در کشور این عدد را ۴۰ درصد در نظر گرفته میشود. همچنین شرکتی در استراتژی کانسلیم برتر است که سود ساخته شده در آخرین گزارش ارائه شده، اولین یا دومین سود عالی در یک سال اخیر باشد.
استراتژی توان تعدیل در تحلیل بنیادی بورس
در این استراتژی کاربر میتواند به بررسی میزان فروش، نرخ فروش، میزان تولید و فروش کل شرکت بپردازد. تمامی این اعداد به صورت نمودارهای گرافیکی و قابل فهم برای تمامی کاربران نمایش داده میشود تا درک بهتری از وضعیت بنیادی شرکت برای افراد حاصل شود. شرایط استراتژی توان تعدیل به این شرح میباشد:
شرکت باید میانگین فروش کل محصولاتش در فصل جاری حداقل ۴۰ درصد بیشتر از میانگین فروش کل محصولات در فصل مشابه سال قبل باشد.
نکته آخر
تحلیل مرحله نهایی نیست، ارزیابی و در بازارهای مالی پیشبینی پله بعدی این مسیر است. تحلیل بنیادی هنر روایت صحیح، بدون جهتگیری، تجزیه ابعاد مختلف ساختار آن و در نهایت آنالیز کردن جزئیات است. حقیقت این است که بر خلاف تحلیل تکنیکال، منابع یادگیری در تحلیل بنیادی بسیار محدود میباشد و مسیر یادگیری تحلیل بنیادی یک مسیر تجربی همراه با مطالعه و جست و جو میباشد.