تحلیل بنیادی سهام در بورس - قسمت 1

بنیادیمفاهیم


تحلیل بنیادی یا فاندامنتال روشی برای آنالیز کردن سهام یا اوراق بهادار به ‌واسطه محاسبه ارزش ذاتی سهام است که سرمایه‌گذاران حرفه‌ای در بازار بورس کاملاً بر آن اشراف دارند. در تحلیل بنیادی به بررسی مستقیم وضعیت شرکت‌های فعال در بازار اوراق بهادار می‌پردازیم؛ این تحلیل، با مطالعه تمامی موارد تأثیرگذار بر ارزش، نظیر وضعیت مالی و مدیریت شرکت، صنعت و شرایط اقتصادی کلان انجام می‌شود. یعنی با توجه به متغیرهای اثرگذار بر وضعیت مالی و سودآوری شرکت، نوع و میزان تأثیر هر کدام را بررسی و با ضریبی از خطا و ریسک‌پذیری تصمیم‌گیری می‌کنیم.

KNjKUVhuhA7HEmxfIFz8TzXPRv6ewSmZ48zv9FbZ.png

معیار اصلی در تحلیل بنیادی همان سودآوری است که با ترکیب مدت زمان سرمایه‌گذاری، میزان ریسک‌پذیری و میزان بازدهی و ریسک در بازارهای موازی، مولفه‌های دیگری به این تحلیل افزوده می‌شوند. هدف اصلی چنین تحلیل‌هایی، رسیدن به یک عدد و کشف ارزش خاصی است که بتوان آن را با قیمت فعلی مقایسه کرد و در نتیجه این مقایسه، سرمایه‌گذار می‌تواند برای خرید یا فروش سهم و اوراق بهادار و ارزش واقعی سهام بیشتر (Over Value) یا کمتر (Under Value) تصمیم‌گیری کند. یک تحلیلگر فاندامنتال به ارزش ذاتی سهام یک شرکت و فاکتورهایی که می‌تواند در آینده بر روی ارزش سهام شرکت تأثیرگذار باشد، نگاه می‌کند.

پری کوفمن (Perry Kaufman) از متخصصین برجسته و یکی از معامله‌گران سیستماتیک آمریکایی، در سال 1966 در یک سخنرانی در مورد تحلیل بازار سرمایه به این نکته اشاره کرد: "اگر یک دقیقه وقت داشته باشید، به شما خواهم آموخت چگونه در بازار سهام پول درآورید: سهم را پایین بخرید و بالا بفروشید! حالا اگر پنج تا ده سال وقت دارید، به شما یاد خواهم داد که یک سهم، چه موقع بالا و چه موقع پایین است."  این سخنان کوفمن اهمیت دو چندان و نکته سرآغاز تحلیل بنیادی است.

اهمیت تحلیل بنیادی در بورس

ذهن یک تحلیلگر باید منظم باشد، حجم زیاد داده‌ها را مدیریت کند و دید 360 درجه نسبت به موضوعات داشته باشد که در تحلیل ساختار و اجزای موضوع درک می‌شود. تحلیل بنیادی در واقع به بررسی وقایع درونی شرکت و بررسی وضعیت جریان نقدی(گزارش‌های سود و زیان)، مطالعه اعداد ترازنامه همچنین بررسی تولیدات شرکت‌ها می‌پردازد. اگر از دانش بنیادی در زمینه تحلیل سهام استفاده شود، ریسک سرمایه‌گذاری کاهش یافته و در سرمایه‌گذاری بلند مدت منجر به بازدهی بالا در بورس می‌شود. همچنین آشنایی با بنیاد سهام و تشخیص ارزندگی یک سهم به شما قابلیت مانور در شرایط بحرانی(برای مثال در زمان ریزش بورس) را می‌دهد.

اگر ارزش (Value) پایین‌تر از قیمت (Price) فعلی باشد، گفته می‌شود قیمت سهام افزایش‌ یافته است و سرمایه‌گذار می‌تواند تصمیم به فروش سهم بگیرد. از طرف دیگر اگر ارزش بیشتر از قیمت فعلی باشد، سهام به‌ عنوان سهام ارزنده شناخته می‌شود که مبنای خرید سهم است. هنگامی‌که بازار این شکاف را درک کند و با افزایش قیمت سهم آن را تنظیم کند، سرمایه‌گذار به هدف خودش که به دست‌آوردن سود بوده است، می‌رسد. هدف تحلیل بنیادی سهام در بورس همین است.

تحلیل بنیادی از کدام نقطه آغار می‌گردد؟

تحلیلگران ابتدا به بررسی وضعیت اقتصاد کلان در ابعاد ملی و بین المللی می‌پردازند و پس از انتخاب بخش اقتصادی مطلوب برای کسب بازدهی بیش از سایر بخش‌ها، بررسی صنایع فعال در همان بخش اقتصادی را آغاز می‌کنند. با انتخاب صنعت برتر، شرکت‌های فعال در بازار سرمایه از همان صنعت را بررسی کرده و با تحلیل صورت‌های مالی شرکت‌های موجود بهترین گزینه برای خرید سهام را انتخاب می‌کنند.

تحلیلگران بنیادی، همه عوامل تأثیرگذار بر ارزش سهام را مطالعه می‌کنند.

- عوامل اقتصاد کلان (Macro Economic)، مانند: وضعیت اقتصاد و شرایط صنعت.
- عوامل اقتصاد خرد (Micro Economic)، مانند: نحوه مدیریت شرکت.

فراموش نکنید برای تحلیل سهام به روش بنیادی، باید از صورت‌های مالی که همان نماگرهای وضعیت مالی و سودآوری سهم هستند استفاده کنیم.

مفهوم ارزش ذاتی سهام

ارزش ذاتی، معیاری است برای این‌که یک سهم، چه‌قدر ارزش دارد. تحلیلگران بنیادی، به جای استفاده از قیمت بازاری سهام، از محاسبات عینی یا مدل‌های مالی پیچیده استفاده می‌کنند. بنابراین، تحلیل بنیادی، از مفهوم ارزش ذاتی سهام استفاده می‌کند.

پدر علم تحلیل بنیادی جهان کیست؟

بنجامین گراهام (Benjamin Graham) اقتصاددان آمریکایی، پدر علم تحلیل بنیادین در جهان است که علاوه بر نظریه‌پردازی با خریدهای خود توانست در حرفه کارگزار (دلال) نام خود را در تاریخ بورس نیویورک برای همیشه حک نماید. او در سال 1894 در انگلستان متولد شد. وقتی کودک بود، خانواده‌اش به آمریکا نقل‌ مکان کردند. گراهام، در دانشگاه کلمبیا بورس تحصیلی در رشته‌های فلسفه و ریاضیات گرفت و بعد از فارغ‌التحصیلی در وال استریت مشغول به کار شد. او در سن 25 سالگی، سالانه حدود 500,000 دلار درآمد داشت. در سقوط بازار سهام در سال 1929، گراهام تقریباً تمام سرمایه‌ی خود را از دست داد. مشاهدات او پس از سقوط بازار سهام سبب شد که او یک کتاب تحقیقی را، همراه با دیوید داد (David Dodd)، به نام “تحلیل اوراق بهادار (Security Analysis)” بنویسد.

ادامه این مطلب را در " قسمت دوم تحلیل بنیادی سهام در بورس " مطالعه کنید.

برچسب‌ها:

نظرات کاربران

0 / 1500
مقاله‌های مشابه
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به تحلیل‌اپ می‌باشد و محفوظ است. 2024 ©