در قسمتهای قبل این مقاله به توضیح " اولین مرحله از مسیر پیشرفت در معاملهگری " و " مراحل دوم و سوم این مسیر " پرداختیم. در این قسمت درباره مراحل چهارم و پنجم صحبت میکنیم.
مرحله چهارم : معاملهگر ماهر
در مرحله چهارم موزیسین می تواند به وسیله موسیقی با احساسات دورنی خودش ارتباط برقرار کند. احساسات به وسیله انگشتان پیانیست بر روی کلیدهای پیانو ترجمـه مـی شـوند و صـدایی را تولید می کند که احساسات شنوندگان را بر میانگیزد. در معامله، شما بر اساس سیستمهای عقیدهای و باورهایتـان (مرتبط با ساختارهای زیربنایی و نامرئی خودتان که در ارتباط با بازار است) معامله میکنید و لذت واقعی تنها با کسب سود حاصل نمی شود. این مرحلـه فـرای سه مرحله دیگر است. در تاریخ این مرحله با انقلاب الکترونیکی مشخص می شود؛ زمانی که دادهها به وسیله پردازشگرهایی تحلیل میشوند که بسیار قدرتمندتر از آن چیزی بود که بشـر تا آن زمان تجربه کرده بود. ثباتی که تا آن زمان روی آن حساب باز میکردیم کاملاً تغییر کرد. کامپیوتری که برای نوشتن این مقاله از آن استفاده میکنیم بسیار قویتر از هر چیزی است که در جهان در قرن گذشته وجود داشته است. در این مـورد فکـر کنید با این کیبورد کامپیوتر، ما از تمامی ابزارهای محاسبهای که در یک قرن گذشته وجود داشته است قدرتمندتر هستیم.
برای اینکه متوجه تغییرات سریعی که در حال رخ دادن است بشویم، توجه شما را به سال ۱۹۷۵ جلب می کنیم. در آن زمـان ماشین رولزرویس ۰۰۰/۶۵ دلار قیمت داشـت. قیمـت وسـايل الکتریکی محاسبهگر بسیار گرانتر بود. اگر به همان اندازه که قیمت کامپیوتر تاکنون کاهش یافته است قیمت ماشین نیز کاهش می یافت. قیمت آن اکنون ۳۰ سنت بود! ما اکنون قدرت زیادی را با قیمت ارزان به دست می آوریم و اطلاعات بسیار زیادی را در دسترس خود داریم. این توانایی، قدرتی علاوه بر سرمایه اولیه برای هر معاملهگری فراهم میآورد. پیچیدگی بی نظمی که در قدیم نادیده گرفته می شد، اکنون برای هر فردی آشکار است. معاملهگران خیز کوانتمی بلندی برای این مرحله برمیدارند. آنها این مطلب را درک می کنند که حضورشان بخشی مهم و اساسی در کل پروسـه بـازار است و حال باید با پیش زمینه فلسفه فکری و سیستم باورشان معامله انجام دهند. در این زمان معاملهگران درک میکنند که هیچ فردی در بازار معاملاتشان را بجـز سیستم باوری خودشان کنترل نمیکند. همانطور که تحول کامپیوتر باعث شد که اطلاعات بسیاری که برایمان قابل فهم نبودند، قابـل درک شود و بتوانیم از آنها استفاده کنیم، دانش بی نظمی به ما اجازه می دهد که رفتـار خـود و طبیعت را درک کنیم. چیزی که با فرضیههای ارسطویی، اقلیدسی، نیوتنی و علوم کلاسیک به هیچ وجه قابل درک نبود.
در این مرحله، ما شروع به فهمیدن نوع شخصیت خود میکنیم و سعی میکنیم ساختار مغزی و رفتار را درک کنیم. هـدف مـا ایـن است که ساختارهای پایهای شخصیتی خود را همراه با زیر بناهای بازار کنیم. باز هم تاکید می کنیم، هنگامی که این اتفاق بیافتد پیروزی در مسیر با حداقل مقاومت رخ خواهد داد.
مرحله پنجم : معاملهگر حرفه ای
مرحله پنجم سرآغاز نقطهای است که ما را به فهم قلمرویی دعوت می کند که تا کنون تنها رویای آن را داشتهایم. در مرحله پنجم می بینیم که هر چیزی یک داده است و هدف ما این است که با این دادهها ارتباط برقرار کنیم. این ارتباط برقرار کردن تنها با فهم اینکه چگونه آدمی هستیم میسر خواهـد شـد. در این مرحلـه بـه معنای کامل، معامله کردن تبدیل به یک بازی لذت بخش میشود و هر چیزی در آن مهم میگردد و از آن درس میگیریم. ما شخصیت خـود و بـازار را درک میکنیم و این درک و فهم موجب میشود که هر دو را بهتر کنترل کنیم. در مرحله پنجم در جهان بی نظمی سیر میکنیم. بی نظمی به معنای ناهماهنگی نیست بلکـه مفهـومی والاتر از نظم است که شامل همه موارد میشود. در این قلمرو هیچ اتفاق و پدیده شانسی وجود ندارد. آن چیزی که در مرحله اول بـه عنـوان اتفاق شانسی در نظر میگرفتیم، به علت عدم بینش و فهم صحیح از واقعیت رخ می داد.
در مرحله پنجم، معاملهگری یکی از راههای کم استرس برای زندگی در نظر گرفته میشود. شما احساس میکنید در حال حرکت کردن به سمت پایین رودخانه هستید و هر چیزی را که بخواهید برای شما فراهم خواهد شد. زندگی جذاب و کـم اسـترس با دنبال کردن این نوع معاملهگری برای شما قابل دسترس خواهد بود.
خلاصه
در این مقاله، ما به بررسی ۵ مرحله که شما را از یک فرد مبتدی به فردی حرفهای تبدیل میکند پرداختیم و پارامترهایی که مشخص کننده ۵ مرحلـه بـود را نیز معرفی نمودیم. ما همچنین اهداف مناسب را برای هر مرحلـه مشخص نمـودیم. ما یکی از مباحث جالب و عميـق روان شناسی که احساس می کنیم برای شما بسیار مورد نیاز است تا آن را فراگیرید در این مقاله بررسی کردیم. حال شما آمادهایـد کـه ایـن فلسفه جدید را در بازار برررسی نمایید. به بهترین سالهای معاملهگری خود خوش آمدید!
برگرفته از کتاب " معاملات سودآور به روش Chaos " – نوشته بیل ویلیامز