یکی از اشکالات اساسی در معامله کردن این است که مسیر مشخصی برای یک معاملهگر وجود ندارد که از فردی آماتور تبدیل به فردی حرفه ای گردد. آموزش هایی که اکنون موجود است شامل بررسی اصطلاحات و توضیحاتی در مورد معامله کردن است یا تدریس اندیکاتورهایی که بسیار شناخته شـده اسـت. هـیـچ کـدام از این راهکارها منجر به سود دهی ثابت در معامله نخواهد شد.
با این وجود مسیر پیشرفت ۵ مرحله ای وجود دارد که در هر رشته ای یک فرد مبتدی را تبدیل به یک فرد ماهر خواهد کرد. این مسیر توسط دو برادر به نامهای استوارت و هوبرت دریفوس در کتاب درباره کامپیوتر ( ۱۹۸۶ ) معرفی گردید و سپس توسط جیمز والتون ، اریک جونز و رابرت والتون در کتاب "در مورد بازار" کامـل گردید. این مسیر نقشهای را مشخص می کند که طی پیشرفت از مرحله ای به مرحله دیگر با کدام چارچوب مسیر را باید طی کرد. فکر کنید در کنسرت پیانوی سوناتای موتزارت حضور یافته اید. در طی مراسم و بعد از کنسرت بـه قـدری تحت تأثیر هستید که تصمیم می گیرید با هر سختی ممکن پیانو نواختن را یاد بگیرید. بدون توجـه بـه پیشینه خود، عدم استعداد در زمینه موسیقی و یا حتی سنتان، به هـر جهـت شـما تصمیم می گیرید موسیقی را فرا گیرید.
حال فرضیهای موازی را بررسی کنید، فرض کنید که شما وسوسـه شـده ایـد (با پتانسیل سودگیری، لذت بردن از شیوه زندگی و ...) تا به هر شکل ممكـن معاملـه کردن را فرا گیرید و به یک معاملهگر حرفه ای در بازار سهام و سرمایه مبـدل شـوید. برای هدف موسیقی، شما باید پیانو بخرید یا اجاره کنید، کتابهـایی در مـورد پیانو بخرید و معلمی را استخدام کنید. برای هدف معاملهگری، شما باید چنـدین تحليـل کننده بازار را دنبال کنید و گوش به حرف بروکرهای مختلف باشید. شما باید در خبرنامهها عضو شوید و از تدریس کنندگان معامله، کتابهای معاملهگری و کلاسهای آموزشی استفاده نمایید. در هر کدام از این کارها شما یک فرد مبتـدی هستید و در معرض روشهای مختلف و فراوانی هستید که می تواند در شما عادات و باورهای خـوب (مؤثر) و بد (زیانده ) به وجود آورد. در این مرحلـه شـمـا بسیار هیجان زده هستید، مرحلهای که از آن در علم روان شناسی بـه نـام انـرژی رویشی یـاد مـی شـود. شـما احساس می کنید که وارد برههای جدید از زندگی شده اید. شما انرژی فراوانی دارید و هر آموزشی را به عنوان منبعی برای رشد و ترقی تلقی می کنید .
در موسیقی شما باید مبانی اساسی را درک کنید. نوتها را یاد بگیرید، ضرباهنگ را فراگیرید، نوع دست گرفتن روی پیانو و نوع نواختن را یاد بگیرید. حال در معامله شما یاد می گیرید که در بازار معامله انجام دهیـد و سرمایه تان را از دست ندهید. بگذارید که این مرحله، یعنی مرحله اول یا مبتدی را بررسی کنیم .
مرحله اول : مبتدی
اهداف موسیقی در این مرحلـه ایـن است: یادگیری مقـدمـات نـوت هـا و شـروع یادگیری دایره لغات و کلمات مختصر در صفحه نوت. در علوم پایه، خصوصیت این مرحله، فراگیری اعداد است. در موسیقی یادگیری نـوتهـای نوشته شده است در کامپیوتر، نظام صفر و یک است. در فیزیولوژی همه این مراحل در نیمکره چپ مغز انسان صورت می پذیرد. در ریاضی مراحل مختلف محاسـبـه اسـت. فرض بـراین است که تمامی مبانی بر فرضیات ارسطویی استوار است. (این فرض که همه چیز مستقل از هم میباشد و می توان تمامی پدیده ها و اتفاقات را در جهان گروه بندی کرد.)
معامله کردن نیز همین است، در مرحله اول مبانی و اصـول اولیـه بـازار را فـرا می گیریم (اصطلاحات ، چگونگی آغاز یک معامله ، اهداف ما در این معاملات و ...). در این مرحله شروع به یادگیری اطلاعات زیادی از قبیل اندیکاتورها، ابزارها و ... می کنیم. ابزارها شامل قیمت باز شده، قیمت بسته شده، بالاترین و پایین ترین مقدار قیمت و حجم معاملات است. ما بازار را با هر قیمتی که تشکیل شود دنبال می کنیم. در این حال، تنها دو قیمت را نگاه می کنیم، قیمتی که اکنون تشکیل شده است و قیمتی که به دنبال آن شکل می گیرد. علاقه اولیه ما به این است که رفتار بازار را درک کنیم تا اینکه بتوانیم الگوها و طبقه بندیهای ذهنی گذشته خود را بـا رفـتـار کـنـونـی بـازار انطباق دهیم. فهم این موضوع اولین مرحله برای تبدیل شدن به یک معاملهگر حرفهای است.
به عنوان یک مبتدی شما باید یاد بگیرید که چه کسی این نمایش را اداره میکند، چه اتفـاقهـایی در بازار رخ داده است. بیشتر معاملـه گـران مبتـدى بـه دنبال سیستم های جادویی هستند که قطعات پازل بازار را کنار هم قرار دهند و آن ها را موفق و پولدار کند. این ایده را فراموش کنید، این اتفاق هیچ گاه در بازار رخ نمی دهد، اگر شما با این استراتژی معامله کنید، در نهایت محکوم به زیان دادن بسیار خواهید شد. در این مرحله پیدا کردن نقشهای برای تعیین مسیر، کار دشواری است. عقیده ما این است که سیستم پویای موفقیت آمیزی به طور مداوم وجود ندارد و در زمان حال چنین سیستمی وجود ندارد و هیچ گاه نیز به وجود نخواهد آمـد؛ حتـی اگـر از هـوش مصنوعی، پردازشگرهای آنالوگ، الگوریتم ژنتیکی و شبکههای ارتباطی استفاده گردد. هنگامی که چگونگی عملکرد در بازار را فرا گرفتید، با دقت در ساختارهای پایهای متوجه خواهید شد که بازار به گونهای طراحی شده است تا تمامی سیستم های پویای موفق را نابود کند. تمامی این سیستم ها از بین خواهند رفت. این سیستم ها خطی هستند و توانایی توضیح بازار یا رفتار غیرخطی را ندارند. اگر چنین سیستمی وجـود داشت نه تنها که هزینههای استفاده از آن به صورت هفتگی و روزانه نبود، بلکه باید دقیقهای بهای آن را پرداخت می نمودید. دقت نمایید ما در مورد سیستمی صحبت می کنیم که در طول زمان کارایی داشته باشد و سود ثابت حاصل کند.
استراتژی و نقشه ای که توسط معاملـه گـران مبتـدى شـکل میگیرد بر اساس مقایسه قیمتهاست، به همین دلیل ناپایدار خواهد بود. زیرا قیمت معلول است نه علت که بتوان بر اساس آن به یافتهای خاص رسید. این معامله گران یک معلـول را با معلول دیگر مقایسه می کنند. این استراتژی هـا بـه سـود قـابـل ملاحظهای خـتم نمی شود، با استفاده از این استراتژیها سیگنال های قوی و خوبی که شکل می گیرد منجر به سود قابل توجهی نخواهـد گردید. مـن مثالهـا و اندیکاتورهای متعددی را بررسی کردهام. در تمامی آنها می توانم سیگنال هایی را بررسی کنم که با وجود قوی و مفید بودن منجر به ضرردهی در بازار خواهد شد.
عملکرد در مرحله مبتدی این است که به شما اجازه می دهد در بازار بدون زیان کردن سود به دست آورید و در عین حال به کسب تجربه بپردازید، سناریوی شایعی در مورد مبتدیان در موسیقی، نویسندگی یا حتی معامله کردن وجود دارد که آنها با استفاده از انرژی فوق العادهای که در خود دارند اتفـاق های شگفت انگیزی را رقم می زنند. به دنبال این صعود فوق العاده، قطعا سقوط (افسردگی) رخ میدهد.
«معاملهگری بسیار پیچیدهتر از آن چیزی است که در ابتدا تصور می کردم. هر زمانی که فکر می کردم در حال به دست آوردن سود فراوانی هستم، بازار زیان زیادی بر من تحمیل می کرد.»
در این زمان، اکثر معامله گران مبتدی در سه ماهـه اول ورود به بازار، بازار را ترک می کنند. برای کسانی که این دوره افسردگی را تحمـل کـنـند و یا به تمرین موسیقی ادامه دهند و یا در معامله بیشتر یاد بگیرند، بازار پاداش فراوانـی قـرار می دهد. در این مرحله فقط به دو قیمت پشت سرهم تشکیل شده دقت می کنید و در پروسه افزودن آگاهیتان در مورد حقیقت بازار هستید. شما شروع میکنید بـه فهـم این موضوع که رفتار بازار حاصل از طبیعت است تا اینکه برگرفته از اقتصـاد، تحليـل فاندامنتال یا تکنیکال باشد. درست مانند توانایی راندن دوچرخه که بعد از افتادنهـای مکرر، توانایی درونی حفظ تعادل در شما ایجاد خواهد شد. در این مرحله نیز شما یاد می گیرید که در بازار چگونه تعادل درونیتـان را حفظ کنید. دانش حاصـل از این مرحله، درک و عملکردی را برای شما فراهم می آورد که به کمک آن می توانید به مرحلـه بعـد وارد شوید.
در " قسمت بعدی " این مقاله در مورد ادامه مراحل مسیر پیشرفت در معاملهگری صحبت خواهیم کرد.
برگرفته از کتاب " معاملات سودآور به روش Chaos " – نوشته بیل ویلیامز