در قسمتهای قبل این مقاله به موضوع " برنامهریزی خروج از بُعد قیمت " و " برنامهریزی خروج از بُعد زمان " پرداختیم . در این قسمت درباره "دسته کنترلی بازار برای خروج " صحبت میکنیم.
دسته کنترلی بازار برای خروج
در برخی سیستمهای معاملاتی، به خصوصی سیستمهایی که به دنبال گرفتن گامهای بلند در روندهای قوی یا رالیها می باشد، بجای استفاده از خروج با حد سود، باید از یک سری شگرد برای محافظت از سود استفاده کرد. یکی از بهترین تکنیکها، شگرد "تریل کردن" میباشد. تریل تکنیکی که در آن ما بجای گذاشتن حد سود، با مدیریت حد زیان بخواهیم از سود حاصل شده محافظت کنیم در اصطلاح تریل کردن میگویند. به بیان ساده تر، فرض کنید در یک ساختار رونددار صعودی، پس از شکسته شدن سقف، وارد معامله خرید شدیم و حد زیان اولیه را در کف قبل تنظیم کردیم ولی بدون تعیین حد سود، با تکنیکی حد زیان را جابجا کردیم.
همانطور که در تصویر مشخص است، هنگامی که با شکسته شدن سقف a روند بازار صعودی شد، ما با تعیین حد زیان در کف b وارد معامله خرید می شویم و برای معامله خرید حد سود تعیین نمیکنیم. (به شرط آنکه در ساختار سیستم گرفتن ماهیهای بزرگ تعریف کرده باشیم و نه قلاب زدن برای گرفتن ماهی کوچک) هنگامی که بازار از c تا d اصلاح میکند و مجدد افزایشی می شود با شکستن سقف cدر مسیر de ، حد زیان را از زیر b به زیر d منتقل میکنیم.
مجدد هنگامی که بازار در گام ef اصلاح کرد، در مسیر افزایش پس از f هنگامی که سقف e شکسته شد، حد زیان را به زیر f منتقل میکنیم. در واقع با تعریف روند صعودی که بازار هر بار کفها و سقفهای بالاتر میزند، بجای آنکه با حد سود و به شکل دستی خارج شویم، اجازه میدهیم بازار خود هنگام خطر با شکستن کف ما را خارج کند.
به عنوان نمونه در سهم فرآوردههای نسوز آذر، موقعی که سقف A شکسته میشود سیگنال خرید صادر میشود و حد زیان اولیه زیر B تعیین میشود. هنگامی که بازار، اصلاحی CD را ساخت در رشد گام DE موقع شکسته شدن سقف C ، حد زیان از زیر نقطه B به زیر نقطه D جابجا میشود. مجدد هنگام شکستن سقف E حد زیان به زیر F تریل میشود. در انتهای نمودار نیز، در هر نقطهای کف H ساخته شود، هنگامی که در گام افزایشی جدید سقف G شکسته شود، حد ضرر به زیر H منتقل میشود و این تریل کردن حد زیان تا جایی ادامه مییابد که قیمت موفق به شکست یک کف شده و شما را با لمس حد زیان متحرک خارج کند.
لازم به ذکر است این تکنیک صرفاً در روندهای قوی و رالیها میتواند ابزار توانمندی برای گرفتن سود بزرگ باشد وگرنه در روندهای ضعیف و به خصوص در بازار خنثی کارایی ندارد. اگر استراتژیست جنس روند و بازار را بلد باشد آنگاه خواهد توانست به فراخور حال روند از سیستم مورد نظر استفاده کند و مناسب روندهای جاری بازار سیستم طراحی کند. ما سیستم معاملاتی نداریم که در همه شرایط و همه مدل بازار توانمند باشد و بتواند عملکرد قابل قبولی داشته باشد اما باید بتوانیم مادامیکه عملکرد خوبی دارد حداکثر بهره را از وضعیت ببریم.
به غیر از تکنیکهای قیمتی، از اندیکاتورها نیز میتوان برای تریل کردن بهره برد. به طور کلی اندیکاتورهایی که به نوعی تعقیب کننده روند هستند و به دنبال بازار حرکت میکنند برای این مهم می توانند مفید باشند. یکی از نمونه های موفق آن اندیکاتور "ولتی" میباشد. در روندهای قوی و به خصوص رالیها شما را در بازار نگه میدارد و اجازه خروج از معامله نمی دهد. این اندیکاتور که در محاسباتش از میانگین متحرک با دوره خاص و ضریب ویژه ای از ATR استفاده شده ابزار عالی برای تعقیب روند میباشد و کمک میکند مواقعی که بازار قدرت دارد در مسیر روند از سودهای باز ناشی از پوزیشنهای گشوده شده خود نگهداری کنیم.
به عنوان مثال، نمودار زیر که تایم فریم چهار ساعته شرکت "اپل" میباشد در محدوده قیمتی ۱۱۵ دلار که به نوعی یک روند صعودی شکل گرفت و ولتی با تغییر رنگ به آبی زیر قیمت قرار گرفت تا محدوده قیمتی ۱۴۷ دلار، ولتی به زیبایی روند را نشان داده و با همراهی روند، اجازه خروج به معاملهگر را نداد و این مهم در حالی صورت گرفت که در طول مسیر بارها شاهد اصلاح قیمت بودیم.
لازم به ذکر است که استفاده از تکنیکهای تریلینگ چه در قالب قیمت و چه در بخش اندیکاتورها، عمده قابلیتشان در بازارهایی که روند قوی یا رالی هستند نمایان میشود و در بازارهای خنثی و به شکل رونددار ضعیف چندان قدرتمند عمل نمیکنند. به این موضوع مجدد اشاره شد تا موقعی که به دنبال طراحی قالب کلی سیستم معاملاتی تان هستید اگر قالب کلی سیستم شما مبتنی بر شکار نوسانات کوتاه مدتی و ریز است، سیستم تریل در بخش خروج از معامله، کارایی خاصی نخواهد داشت.
برگرفته از کتاب " استراتژیست " - نوشته نیما آزادی