تکنیک های ورود به بازار - قسمت 1

تکنیکال

واگرایی‌ها بیانگر ضعف شدید معامله گران جاری می باشند. اما برای ورود به معامله مجاز نیستیم به دلیل ضعف معامله گران جاری ورود کنیم بلکه باید به دنبال قدرت معامله گران مقابل باشیم. مثلاً اگر در یک کف، واگرایی مثبت شکل بگیرد بیانگر ضعف فروش است اما برای خرید باید منتظر بمانیم خریداران از خود قدرت نشان بدهند. بر اساس روش های مرسوم مدیریت سرمایه گذاری، حجم ورود به معاملات بر اساس ریسک تعریف شده در کنار حد زیانی که تعریف می کنیم مشخص می شود. مثلا اگر شخصی در نظر دارد ۵٪ از سرمایه خود را در یک معامله ریسک کند باید فاصله حد زیان تا قیمت فعلی را مشخص کند و معادل ریالی ۵٪ از حساب خود را بر فاصله قیمت فعلی و حد زیان تقسیم کند تا تعداد سهامی که باید بخرد مشخص شود.

مقاله " واگرایی‌ها " مطالعه شود.

فرض کنیم شخصی ١٥٥ میلیون تومان سرمایه دارد و می خواهد در هر سهمی که سرمایه گذاری می کند ماکزیمم ریسکش معادل ۵٪ سرمایه یعنی ۵ میلیون تومان باشد. این شخص سهمی را در نرخ ۵۰۰ تومان خریده و حد زیان خود را روی ۴۰۰ تومان تنظیم کرده است، بنابراین فاصله ۴۰۰ تا ۵۰۰ که صد تومان است ریسک این سهم محسوب می شود. ۵ میلیون تومان تقسیم بر ۱۰۰ تومان می شود ۵۰ هزار سهم. بنابراین این شخص می تواند ۵۰ هزار سهم بخرد که در صورت افت قیمت به ۴۰۰ تومان تنها ۵٪ از سرمایه اش کسر می شود. بنابراین مشخص شدن تعداد سهام یا حجم سرمایه گذاری، ارتباط مستقیمی با مشخص شدن حد زیان دارد. اما در واگرایی ها، علی الخصوص واگرایی معمولی، معمولا حد زیان به دلیل اینکه در انتهای یک روند اتفاق می افتد، مشخص نیست. بنابراین باید با تکنیک هایی حد زیان را برایش مشخص کنیم . به تکنیکی که دنبال ورود به معامله هستیم ولی حد زیانش مشخص نیست و باید بعد از شکسته شدن یک محدوده ورود کنیم تکنیک " تریگری " گفته می شود.

ZTrvxolJ8sD6uoEoQNOGdzwy9koxLYy4zy5xNI0o.jpg

در این مقاله در نظر داریم در خصوص تکنیک های تریگری صحبت کنیم. تکنیک‌های تریگری بسیار گسترده می باشد. در این قسمت به ترتیب اولویت در خصوص این تکنیک ها صحبت می شود. در ابتدا تکنیک های اصلی ذکر می شود و در انتها تکنیک های فرعی در خصوص اش صحبت خواهد شد. لازم به ذکر است وقتی می توانیم از تکنیک های اصلی استفاده کنیم تکنیک های فرعی نباید مورد استفاده قرار گیرد. از تکنیک های فرعی زمانی مجازیم استفاده کنیم که با تکنیک های اصلی نتوانیم تریگر بگیریم.

تکنیک‌های اصلی تریگری

شکسته شدن خط روند

اصلی ترین روش تریگری، شکسته شدن خط روند در گام آخر حرکت می باشد. وقتی در یک نمودار واگرایی معمولی شکل می گیرد بیانگر ضعف معامله‌گران گام آخر است. برای گام آخر یک خط روند ترسیم می کنیم در صورت شکسته شدن رسماً سیگنال ورود می گیریم. به عنوان نمونه در شکل زیر که مربوط به سهام فرآور است، یک واگرایی مثبت آشکار داریم که بیانگر ضعف فروش است. با شکسته شدن خط روند نزولی، وارد معامله خرید می شویم. وقتی خط روند در محدوده 254۰7 ریال شکسته می شود حد زیان این معامله زیر 18204 ریال تنظیم می شود.

2AJewTNpoialJWZeErsEjxSn6E2wIlAWWU53d6bB.jpg

در حقیقت دلیل اینکه برای ورود به معامله با واگرایی مثبت شکل گرفته اکتفا نمی کنیم، عدم مشخص شدن حد زیان واضح است. یعنی چنانچه در همان محدوده 18204 ریال بخواهیم وارد معامله خرید شویم مشخص نیست که از چه محدوده ای پایین تر برود تحلیل ما اعتبار ندارد، بنابراین برای ورود به معامله حتماً باید با مشخص شدن ریسک دست به معامله زد. به عنوان نمونه ای دیگر در سهم فباهنر، شاهد واگرایی منفی هستیم که پس از شکسته شدن خط روند صعودی مجاز به معامله فروش با حد زیان 34447 هستیم.

96TzUK17F8Z0zo6hkraUlb7DEhO4fJjJgTrAC6bJ.gif

در واقع تکنیکی که از آن استفاده می شود در گام اول، ضعف معامله گران جاری را بررسی می کند پس از آن دنبال قدرت معامله گران پر زور طرف مقابل است. در حقیقت در شکل فوق با واگرایی منفی که شکل گرفته، برداشت بازار ضعف خریدی است که وجود دارد و با قدرت فروشی که پس از شکسته شدن خط روند صعودی اتفاق می افتد وارد معامله فروش می شویم. در بسیاری از مواقع وقتی نشانه های ضعف هویدا می شود، در جهت مقابل، قدرت وارد بازار نمی شود و باعث می گردد ریتم حرکتی فعلی بازار صرفاً متوقف شود و نمودار به حالت خنثی در بیاید و شاهد چرخش در بازار نباشیم.

شکسته شدن مینور

در صورتی که گام نهایی حرکت بازار خط روندی نداشته باشد و نتوانیم از خط روند استفاده کنیم با شکسته شدن مینور قبل وارد معامله می شویم، به عبارتی با این تکنیک بعد از اتمام یک روند کوتاه مدت و بی اعتبار شدن تعریف روند می خواهیم وارد معامله شویم. به عنوان نمونه در شکل زیر که مربوط به سهم ایران خودرو می باشد، شاهد تشکیل RD+ هستیم. در ریتم کاهشی به شکل واضح نمی توان خط روند نزولی رسم کرد، بنابراین معامله گران پس از شکسته شدن مینور قبلی وارد معامله خرید می شوند.

mjc8nlcDctEI1w4CS2oofeYwiQps6pukc2oNA4jm.gif

وقتی معامله خرید انجام شد، حد زیان معامله، کفی است که از آن قیمت خیز برداشته است. در واقع خریدار بعد از اینکه ضعف را در فروشنده در قالب یک RD+ دید، به خریداران پر قدرتی که مینور قبل را شکستند اعتماد می کند و وارد معامله خرید می شود. در محدوده قیمتی که RD+ اتفاق می افتد به این دلیل نمی توان بدون تریگر وارد معامله خرید شد که نمی توان ریسک سنجی نمود و در صورتی که ریسک مشخص نشود حجمی نمی توان مشخص کرد. بنابراین لزوم تریگر گرفتن در بازار بر می گردد به ریسک سنجی و کنترل ریسکی که باید انجام گیرد. به عنوان مثالی دیگر، در شکل زیر در سهم خمحرکه، در دو تنظیم مک دی شاهد واگرایی منفی هستیم، بنابراین به دلیل ضعفی که در خرید وجود دارد دنبال فرصت‌های معاملاتی فروش هستیم. به محض شکسته شدن کف مینوری قبل، رسماً سیگنال فروش صادر می شود.

JuAgKULcoYVeN65VMlTD49Iqky9JyDuhPTJ7t5ed.gif

وقتی سطح مینوری که در تصویر مشخص است شکسته می شود، حد ضرر در سقف اصلی تنظیم می گردد. با اینکه در تصویر فوق قیمت کمی هم بالا آمد اما موفق نشد سطح سقف را بشکند و حد ضرر را فعال نماید. منطق استفاده از مینورها تکمیل ریز موج های الیوتی است. زمانی که قیمت از یک ریز موج خود پایین تر یا بالاتر برود رسما بیانگر پایان یک ترکیب کوتاه مدت افزایشی یا کاهشی می باشد. بنابراین با این منطق از تریگرهای مینوری استفاده می کنیم.

در " قسمت دوم " این مقاله به موضوع شکسته شدن باند چنگال و همچنین تکنیک های فرعی تریگری می پردازیم.

برگرفته از کتاب "واگرایی‌ها" - نوشته نیما آزادی

نظرات کاربران

0 / 1500
مقاله‌های مشابه
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به تحلیل‌اپ می‌باشد و محفوظ است. 2024 ©