قیمت یک پارامتر در روند بازار و ایجاد تعادل در اقتصاد کشور تأثیرگذار است. تعادل را میتوان به عنوان یک تیتر کلی در نظر گرفت که توانایی دخالت بر همه فاکتورهای اقتصادی را دارد. سهام بورس تهران بر مبنای بازیهایی که روی سهام دارند و دورههای رونق و رکود بنیادیشان، ممکن است در شرایط مختلفی نسبت به قیمت تعادلی معامله شوند. بازی هر سهم یا صنعت متفاوت از صنایع و سهام دیگر است. به همین دلیل لازم بود گرافی تعادلی بر اساس سالهای گذشته شرکتها تهیه شود. اگر قیمت تعادلی سهمی بر اساس آخرین گزارش همان دوره و قیمتهای تعادلی آن سهم با هم بررسی گردد، میتوان به موقعیت قیمت سهم نسبت به گراف تعادلی آن پی برد. گاهی بخش قابلتوجهی از نوسانات یک سهم، حول قیمت تعادلی آن سهم اتفاق میافتد. به عبارت دیگر تعادلی خاصیت کشندگی بالایی دارد.
بنابر این توضیحات میتوان گفت نقطه تعادل در بازار را وضعیتی مینامند که در آن میزان تقاضا برای یک کالا با عرضه کالا برابر است و کمبود و یا مازاد کالا وجود ندارد. تعادل گاهی پایدار است؛ به این صورت که با تغییر قیمت، بازار به سمت تعادل میرود؛ این تعادل زمانی ناپایدار میشود که با خروج از نقطه تعادل، قیمت فعلی از قیمت تعادلی فاصله میگیرد. به این نکته توجه کنید که تعادل قیمتی با مفهوم بازار، گره محکمی خورده است. در سیستم قیمت تعادلی، هر کدام از پارامترهایی که در سود و زیان و ترازنامه شرکت تأثیرگذار هستند مانند تولید، فروش، قیمت فروش، حاشیه سود شرکتها، بدهی، دارایی و غیره را بر مبنای یک فرمول شناور قیمتگذاری میکنند؛ بهتر است بدانید که این فرمول برای هر صنعت به صورت جداگانه و مختص همان صنعت طراحی شده است.
یک آونگ را در نظر بگیرید. بر مبنای قواعد فیزیک این آونگ تا زمانی که نیرو به آن وارد نشده است، حرکت نخواهد کرد و حول سطح تعادل خود ثابت باقی میماند. هنگامی که به آونگ ضربه وارد میشود، آونگ شروع به حرکت میکند و از سطح تعادل فاصله میگیرد، این فاصله تا جایی ادامه پیدا میکند که به نقطه اوج برسد؛ پس از تجربه این نقطه به سمت سطح تعادل خودش حرکت میکند تا نهایتاً در آن نقطه میایستد.
تعادلی را مانند سطح تعادل آونگ در نظر بگیرید. در بازار سرمایه، ضربهها ممکن است تحت تأثیر یک جریان سفتهبازی، دلالی و غیره بدون این که فاکتورهای بنیادی موثر دخیل باشند، باعث جا به جا شدن قیمت سهام شوند. حتی در برخی موارد این ضربه ممکن است تحت تأثیر عوامل بنیادی باشد مانند فروش خوب شرکت، بالا رفتن نرخ فروش، افزایش قیمت جهانی و نرخ دلار و هر عامل بنیادی که در بازار باعث افزایش قیمت شود. گاهی اوقات ضربه وارد شده، تحت تأثیر یک گزارش است که در این شرایط به سهم شوک وارد میشود و سبب رشد سهام میگردد.
اینگونه در نظر بگیرید که سهم در نقطه تعادلی 400 تومان بوده است، تحت تأثیر یک عامل بنیادی تا محدوده 600 تومان که نقطه اوج است، میرود، در این زمان شاهد 50 درصد افزایش بازده خواهیم بود. این نکته حائز اهمیت است که ما میخواهیم بدانیم قیمت تعادل سهم تحت تأثیر عوامل فاندامنتال، همچنان 400 است و یا به نسبت رشدی که اتفاق افتاد، قیمت تعادل هم دچار تغییر میشود و افزایش پیدا میکند. منظور این است که آیا در آینده 400 تومان قیمت اولیه به 600 خواهد رسید و یا مبنای تعادل قیمت سهم، سطح 600 تومان را تجربه خواهد کرد؟ بنابر این توصیفات ما یک نمودار پلهای خواهیم داشت که گراف تعادلی میباشد. (آرشیو دو دهه پیش سهم شرکتها را در گراف تعادلی مشاهده نمایید.) همواره قیمت در بازار دچار نوسان است؛ به این منظور که قیمت در یک بازه زمانی به قیمت تعادلی نزدیک میشود و در برخی از بازههای زمانی از آن فاصله میگیرد.
در این هنگام این سوال مطرح میشود که مبنای تصمیمگیری ما در این زمان چگونه است؟ در بازه زمانی که قیمت نزدیک قیمت تعادلی میباشد، قیمت را به صرفه (قیمت بازار) مینامیم. هر چه قیمت از سطح تعادل به سمت منفی حرکت کند، در اصطلاح میگوییم دچار حباب منفی شده و به سمت ارزندگی حرکت کرده است. درست بر خلاف این حالت، اگر قیمت از سطح تعادل فاصله بگیرد و به سمت مثبت برود، میگوییم سهم وارد منطقه حبابی شده است. به این نکته توجه کنید که هرچه حباب بزرگتر باشد احتمال زیان در آینده برای سرمایهگذاران بیشتر است.
نرم افزار تعادلی که در تحلیلاپ مشاهده میکنید، محدوده تعادل قیمت را نشان میدهد. محدوده تعادل یک نمونه ارزشگذاری سهم بر اساس دادههای بنیادی میباشد. ارزشگذاریهای انجام شده در تحلیلاپ براساس دادههای فاندامنتال است.
این دادهها از گزارش سود و زیان شرکتها و بخشی دیگر از ترازنامه و از دادههای کلان اقتصادی گردآوری شده است. بر مبنای این دادهها، ارزشگذاری روی قیمت سهام انجام گرفته شده است و قیمت مناسب برای یک سهم در نظر گرفته میشود. سوالی که مطرح میشود این است که از کجا بدانیم که این مبنا درست است؟ و چگونه میتوانیم به آن اطمینان کنیم؟
این ارزشگذاری در تحلیلاپ به صورت یک گراف در نظر گرفته شده است و به صورت یک آرشیو داده، از گزارش منتشر شده شرکتها در چند سال اخیر به وجود آمده است. گزارشها قیمت تعادلی را بیان میکند و بیانکننده رفلکس قیمت نسبت به تعادل و روشهای استفاده از آن است.
قسمت دوم مقاله " نرم افزار تعادلی " مطالعه شود.