اگر شما یک تحلیلگر موفق هستید به این معنا نیست که حتماً در معاملهگری نیز موفق عمل خواهید کرد. آمار شوکهکنندهای در خصوص تحلیلگران و معاملهگران بازار بورس وجود دارد، بر طبق بررسیهای صورت گرفته، حدود %85 از تحلیلگران خوب بازار، معاملهگران خوبی نیستند! در واقع شخص به عنوان یک تحلیلگر قوی شناخته میشود؛ اما به دلیل رعایت نکردن یک سری اصول و قواعد، معاملاتش به خوبی تحلیلهایش نیست. دنیای تحلیلگری و دنیای معاملهگری دو پدیده جدا از هم هستند که برای پل ارتباطی بین این دو پدیده باید خیلی چیزها را تغییر داد. یک تحلیلگر ممکن است به راحتی یک الگوی رفتاری را در تحلیل تکنیکال با اندکی مهارت شناسایی کند؛ اما نتواند بر اساس آن چیزی که شناسایی کرده است، معامله کند.
چرا این اتفاق میافتد؟
تحلیلگران اصول و قواعدی برای معامله کردن بر اساس آن تدوین نکردهاند. آنها میدانند که اصول را چگونه شناسایی کنند، اما نمیدانند حالا که الگو را تشخیص دادند، بر چه اساسی ورود کنند و یا حد زیان و حد سود کجاست، این موارد باید در پلن معاملاتی ثبت شود. ما به عنوان معاملهگر، بر اساس دانشی که در خصوص تحلیل داریم باید بتوانیم یک سیستم معاملاتی را تدوین کنیم، پارامترهای تست را آنالیز کنیم و سپس در آینده از سیستم در صورت احراز شرایط استفاده نماییم. ورود به بازار، بدون طراحی یک سیستم تست شده و منسجم، همانند شنا کردن در یک اقیانوس مواج بدون جلیقه نجات است!
مقاله " طراحی سیستم معاملاتی " مطالعه شود.
در بازار مالی از برخی اتفاقاتی که به صورت باور غلط در بین معاملهگران وجود دارد باید دوری کرد. معامله کردن بر اساس حس ششم، شایعات و تئوریهای ناآزموده، یک روش طلایی برای از بین بردن سرمایه در بازارهای مالی است. یک معاملهگر موفق از دو جهت به سیستم نگاه میکند: هم از جنبه سودآوری و هم از جنبه ریسک. در حالی که یک معاملهگر که تازه وارد دنیای سرمایهگذاری شده است، نگاهش به بخش ریسک ضعیف است.
تعیین هدف، مهمترین تفاوت معاملهگر و تحلیلگر است
یکی از مهمترین تفاوتهایی که بین معاملهگران با تحلیلگران در بازار سرمایه وجود دارد نوع برداشتی است که هرکدام از بازار سرمایه دارند. از مشکلات بزرگ هر ساختار که میتوان به آن اشاره کرد، عدم توجه به تعیین هدف و مشخص کردن آن برای رسیدن به موفقیت است. تحلیلگران بازار سرمایه روندهای مختلف بازار یا یک سهم را مورد بررسی قرار میدهند؛ بنابراین جهت حرکت بازار به هر سمتی باشد، تحلیلگران آن مسیر را شناسایی و درست بررسی کردهاند. اما معاملهگران، تحلیلهای موجود را بر اساس استراتژی خودشان پیدا و به آن عمل میکنند. هر معاملهگر قبل از شروع، باید تخمینی از میزان بازدهی خود داشته باشد تا معیار موفقیت و یا ناکام ماندن در بازار را بسنجد.
برای تعیین هدف باید سه پارامتر در نظر گرفته شود:
1) هدف شما باید واقعگرایانه باشد.
2) هدف شما باید قابل حصول باشد.
3) هدف شما باید قابل اندازهگیری باشد.
به این نکته توجه کنید که معاملهگران با خودشان مقایسه میشوند. "حد خوشی" عبارتی است که تعیین سطح ارزیابی معاملهگر است و بیانگر معیار و متر ما برای اینکه از عملکرد خود راضی هستیم، میباشد و در صورت رسیدن به عدد مذکور میتوانیم بگوییم موفقیت حاصل شده است.
معاملهگران بازار سرمایه دارای ویژگیهای خاصی هستند
- معاملهگر رفتارهای قیمتی سهام را مطالعه میکند و استراتژی مختص به خود را به دست میآورد.
- تشخیص صحیح نقاط ورود و خروج از یک معامله از توانایی معاملهگران است.
- معاملهگران با انجام معاملات پول را به بازار تزریق میکنند.
- معاملهگران همواره به معاملات گذشته خود نگاه میکنند و سعی دارند تا اشتباهات را دوباره تکرار نکنند.
- معاملهگران یک استراتژی معاملاتی دارند و به آن پایبند هستند.
- معاملهگران در صورت پی بردن به یک معامله اشتباه به سرعت از آن خارج میشوند.
- معاملهگران اخبار را دنبال میکنند و به آن واکنش نشان میدهند.
- معاملهگر معمولاً در بازههای زمانی کوتاه و به صورت نوسانگیری معامله میکنند.
- معاملهگران لزوماً برای خود معامله نمیکنند، صندوقها و شرکتهای معاملاتی افرادی را که توانایی و استعداد معامله دارند را استخدام و از توانایی آنها در انجام معاملات در حجمهای بالا استفاده میکنند.
تحلیلگران بازار سرمایه نیز دارای ویژگیهای خاصی هستند
- تحلیلگران توانایی آنالیز بسیار بالایی در بازار سهام دارند.
- نمودار سهم توسط تحلیلگران بازار مطالعه میشود و میتوانند روند بازار را به درستی تشخیص دهند.
- تحلیلگران درصدد تحلیل درست از بازار هستند و در برخی از مواقع به صورت متعصبانه با آن برخورد میکنند.
- تحلیلگران به دنبال ارزندگی سهام در بازار هستند و به اخبار توجهی ندارند.
برگرفته از " کتاب استراتژیست " نوشته نیما آزادی