سرمایهگذاری با رویکرد سبدی
در بازارهای مالی، رشد و توسعه سرمايه به عنوان يكي از بخشهاي مهم اقتصاد هر كشوري نيازمند برخورداري از سيستم كارآمد مديريت ريسك در بازههای زمانی متفاوت است. بنابراین در نظر گرفتن تنها یک دارایی و سرمایهگذاری بر یک نوع ابزار مالی ریسک بیشتری را به وجود میآورد. از این رو ترکیب چند دارایی و سرمایهگذاری در بازارهای مختلف به متعادل شدن سرمایهگذاری و کاهش ریسک کمک میکند. در این میان مفهوم پرتفوی یا سبد سرمایهگذاری به میان میآید.
پرتفوی چیست؟
پرتفوی یا سبد سرمایهگذاری، سبدی است متنوع از داراییهای مختلف که شامل سرمایهگذاری در موارد مختلف در بازار بورس میباشد. این سرمایهگذاریها میتواند در بازار مسکن، بانک، بورس اوراق بهادار، سکه، ارز و غیره باشد. هر کدام از این داراییها را نیز میتوان متنوع انتخاب کرد. در واقع با خرید سهام از صنعتهای مختلف میتوان سهام متنوع را در سبد خود جای داد که به آن سبد سهام میگویند. تاکنون دو رویکرد نسبت به پرتفوی اتخاذ شده است:
رویکرد سنتی : در این رویکرد، تمامی سرمایهگذاران پرتفوی منحصر به فرد و متناسب با نیازهای خودشان را دارند. این رویکرد عوامل مختلفی را در انتخاب مناسب برای سرمایهگذاران بررسی میکند؛ مانند درآمد، اهداف سرمایهگذاری، دیدگاه، بازه زمانی و غیره.
رویکرد مدرن : تئوری مدرن پورتفوی (Modern Portfolio Theory) نوعی سرمایهگذاری است که از طریق آن ریسک را مدیریت میکنند و تلاش بر این است که با کاهش ریسک بیشترین سود ممکن را در سبد سرمایه خود ایجاد نمایند.
این تئوری توسط فردی با نام هری مارکوویتز در سال 1952 ارائه گردید. هری مارکوویتز یک اقتصاددان آمریکایی و برنده جایزه نوبل اقتصاد است. وی مطالعات گستردهای در زمینه چگونگی اختصاص بهینه سبد سهام انجام داده است که از جمله آن میتوان به ریسک سرمایه در تشکیل سبد سهام و رابطه بین اوراق بهادار و متنوعسازی سهام اشاره کرد. این مدل سرمایهگذاری از طریق متنوعسازی (Diversification) تلاش دارد تا سبد سرمایهگذاری را با استفاده از روشهای تحلیلی مانند تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی (فاندامنتال) به حالت مطلوب برساند. در روش مارکوویتز بازده سبد سهام برابر بازده وزنی هر یک از سهمها میباشد. اما ریسک سبد سهام، برابر ریسک وزنی هر سهم نیست و به همبستگی بازده هر سهم به یکدیگر بستگی دارد. به این معنی که هر چه همبستگی بازده سهام به یکدیگر کمتر باشد، ریسک سبد نیز بسیار کمتر خواهد شد. مارکوویتز تغییرات حول میانگین ریسک را در نظر گرفته است و برای اندازهگیری کمی آن از واریانس و انحراف معیار استفاده میکند. هر چه اطلاعات ما در مورد تاریخچه معاملات سهم بیشتر باشد، نتایج بهتر و قابل اتکا میباشد.
ریسکهای سرمایهگذاری به دو نوع عمده طبقهبندی میشوند. آن بخشی از ریسک را که بتوان با افزایش تعداد سهام و داراییها و یا کم کردن همبستگی سهام با تغییر صنایع مختلف کاهش داد را ریسک غیرسیستماتیک یا کاهشپذیر میگویند و بخشی از ریسک را که نمیتوان کاهش داد، ریسک سیستماتیک یا ریسک بازار در نظر میگیرند. تئوری مدرن پرتفوی فرض میکند که عموماً افراد ریسکگریز هستند و انتظار کمترین ریسک را از سبد سرمایهگذاری خود دارند؛ این مورد نشاندهنده این است، کسی ریسک بیشتر را تحمل میکند که انتظار سود بیشتری را داشته باشد. محاسبه ریسک سبد، کمی پیچیده است؛ سرمایهگذاران سبد سرمایه خود را بر مبنای میانگین-واریانس مورد انتظار بازدهی انتخاب میکنند. برای محاسبه ریسک سبد، فرد به واریانس هر سهم و همبستگی بین هر دو سهم نیاز دارد.
هر گزینه سرمایهگذاری، تا بینهایت بار قابل تقسیم است. سرمایهگذاران افق زمانی (یک دورهای) دارند. سرمایهگذاران در یک سطح مشخصی از ریسک، بازده بالاتری را ترجیح میدهند و در انتخاب خود به دو عامل توجه میکنند:
- بازده مورد انتظار بالا که عامل مطلوب است.
- عدم اطمینان بازده که عامل نامطلوب است.
یک مدل برنامهریزی خطی برای به دست آوردن سبد سرمایه بهینه در روش مارکوویتز (که حداقل واریانس برای سطح خاصی از بازده است) داریم:
واریانس بازده سبد سهام را طبق رابطه زیر محاسبه میکنند: