چه زمانی اقدام به خرید سهام کنیم؟

معامله گری


چه زمانی اقدام به خرید سهام کنیم؟

آیا زمان خرید اهمیت خاصی دارد؟ آیا صرف زمان و توان ذهنی برای زمان سنجی ارزش دارد؟ مگر نه این است که هرگاه سرمایه گذار یک شرکت تازنده را جست، باید سهام آن را بخرد؟ پاسخ این سوال تا حدودی به قصد افراد از سرمایه گذاری و خلق و خوی آن ها وابسته است. این مقاله از کتاب " سهام عادی با سود غیر عادی" نوشته فیلیپ فیشر است، شخصی که مشهور است، وارن بافت خود را پیرو روش سرمایه گذاری او که پیدا کردن شرکت های تازنده است، می داند.

JiZ5wpl9x5Sl6asPal3J5dwya65auO5Nuoap6Ms5.jpg

مثالی در تاریخ معاصر سرمایه گذاری وجود دارد که می توان آن را غیرمتعارف ترین مثال تاریخ مالی مدرن به حساب آورد. فرض کنید سهام چند شرکت برجسته در تابستان 1929 میلادی، کمی پیش از بزرگترین ریزش بورس آمریکا خریداری شوند. این خرید در آن زمان مطلوب بود، اما اگر خریدار به همان میزان که در انتخاب سهم شرکت ها دقت به خرج داده بود، در زمان بندی خرید نیز حوصله به خرج می داد، سود بسیار بهتری به دست نمی آورد؟

درست است که اگر سهام شرکت های مناسبی خریداری شوند و به مدت کافی نگهداری شوند، سود خوبی به بار خواهند آورد. اما برای دستیابی به سودهای چشمگیر باید زمان بندی خرید سهام نیز در نظر گرفته شود. از نگاه فیلیپ فیشر روش مرسوم زمان بندی خرید سهام احمقانه است. زیرا در این روش باید حجم گسترده ای از داده های اقتصادی را سازمان دهـی کـرد و سپس از این داده ها اطلاعات مربوط به افـق هـای میـان مـدت و کوتـاه مـدت کسب و کارها را استخراج کرد. سرمایه گذاران متبحر گمانه زنی هایی درباره نرخ برابری ارزها و همچنین حجـم فعالیـت کسب وکارهـا در آینـده نـیـز انجـام می دهند. سرانجام اگر برآوردهای آنان نشان داد که شرایط بدتر نخواهد شد، ممکن است به خرید سهام موردنظر بپردازند. در همین حال اگر به نظر برسد که مشکلاتی در حال شکل گیری هستند و خـوش بینـی هـا رنگ می بازند؛ وفاداران به این روش خریدهای خود را به تعویق می اندازند و یا لغو می کنند.

مخالفت فیشر با این روش به دلیل اشکالات علمی و نظری آن نیست؛ بلکه به نظر فیشر این روش با توجه به وضعیت کنونی دانش اقتصادی بشر و ضعف شدید او در پیش بینی آینده کسب و کارها، کاربردی نیست. اعتبـار ایـن روش به حدی نیست که بتوان بر پایه آن ریسک سرمایه گذاری پـس انـدازها را پذیرفت.  این مشکل حتی شاید تا سال های آینده نیز لاینحل باقی بماند، با این حال هم اینک عده ای در تلاش هستند تا به کمک رایانه های پیشرفته و با تکیه بر مجموعه پیچیده ای از داده های اقتصادی، نتایج قابل اتکایی در مورد روندهای آینده تجاری به دست آورند .

اگر زمانی ایـن پیشـرفت هـا صـورت واقـع بـه خـود بگیرند ، بایـد هـنـر سرمایه گذاری در سهام به شکل جدی مورد بازبینی واقع شـود . تا آن زمـان ، آن بخشی از علم اقتصاد را که به پیش بینی های تجاری و اقتصادی می پردازد باید به مثابه علم شیمی در قرون وسطی دانست که " کیمیا " نامیده می شد. در قرون وسطی کیمیا ملغمه ای از اوراد و طلسمهای رازآلود بود که از بین آنها کم کم قوانین علم شیمی پدیدار شدند. الان نیز دانش پیش بینی اقتصـادی همان شرایط را دارد. در آن زمان هنوز علم شیمی به نقطه ای نرسیده بود که بتوان از قوانین آن به صورت عملی استفاده کرد. همانند سال ۱۹۲۹ ، گاه گاهی اقتصاد آنقدر از ریل خود خـارج مـی شـود که اشتیاق بـرای نوسان گیری و شـرط بنـدی بر روی آینـده ، بـه میـزان بی سابقه ای رشد می کند. البته زمان هایی پیش می آید که حتـی بـا دانـش اندک اقتصادی نیز می توان حدسیات دقیقی از آینده ارائه کرد ؛ ولی من شک دارم که بیش از ده درصـد مواقـع چنـین مـوقعیتی پیش آیـد .

k1JcDhNfepZ5oJaF8hix1aW2CYSEUfYlxRbjIdOR.jpg
افـزایش پیچیدگی های اقتصادی شاید در آینده این نسبت را کمتر هم بکند. جامعه مالی و سرمایه گذاری فکر و ذهن خود را به شدت درگیر پیش بینی آینده اقتصادی کرده است؛ آنهم از روی مجموعه ای از داده ها و حقایقی که ممکن است تصادفی و گمراه کننده باشند . شاید اگر بخشی از ایـن تـلاش بـه موضوع مفید دیگری اختصاص داده شـده بـود تاکنون نتایج درخشانی در روش های سرمایه گذاری به دست آمده بود. در سطور بـالا دانـش پیشگویی اقتصادی با علم کیمیا در قرون وسطی مقایسه شد. امروزه نیز بخش زیادی از هوش و توان تفکر جامعه سرمایه گذاری به گمانی زنی در مورد روند آتی چرخه هـای تجـاری مشغول است ، هـدایت بخشی از این همـه تـلاش بـه سـوی موضـوعات مفیدتر می توانـد تـحـولات چشمگیری در بازار سرمایه ایجاد کند .

اگر مطالعات مرسوم اقتصادی و بررسی های چشم انداز کوتاه مدت تجـاری نتواند شیوه مناسبی برای زمانبندی خرید سهام ارائه بدهد ، پس چه راهی را می توان برگزید ؟ "پاسخ در ماهیت سهام تازنده نهفته است. "

برخی از ویژگیهای اساسی سرمایه گذاری روی شرکتهای تازنده:

- شرکتهایی که روی مرزهای دانش و فن آوری فعالیت می کنند .
- این شرکتها از مرحله تحقیقات آزمایشگاهی تا تولیـد آزمایشی و ارائه محصول اولیه به بازار را پوشش میدهند .
- در تمام مراحل فعالیتهای پژوهشی ، هزینـه هـای مختلفی انجـام می شود؛ که سود شرکت را می کاهد.
- در بدو تولید تجاری ، هزینه های بازاریابی برای افزایش حجم فـروش باعث می شوند که حاشیه سود محصول کاهش یابد و حتی به زیان تبدیل شود .

از منظر سرمایه گذاری، دو موضوع اهمیت ویژه ای دارند. اول اینکه هیچ زمان بندی مطمئنی در چرخه توسعه محصول جدید وجود ندارد. دیگر اینکه حتی در بهترین شـرکت هـا نیـز وجـود درصـدی از شکست و ناکامی در کسب و کارهای جدید محتمل است ؛ درست مثل مسابقات ورزشی بیس بال که حتی تیم قهرمـان نـیـز در چنـد مسـابقه خـود شکسـت خـورده است. در هر صورت این شکستها باعث افزایش هزینه ها میشوند . در زمان بندی خرید سهام شرکت ، باید به این نکته ارزشمند توجه داشت که فرآیند تولید کارخانه ای محصول جدید چقدر به طول می انجامـد. حتـى اگر در کارخانه جدید فرآیندها و محصولات هم جدید نباشـنـد، بـاز هـم یک دوره زمانی شش تا هشت هفته ای لازم است تا شرایط فعالیت آن بـه ثـبـات کافی برسند؛ این زمان هزینه زیادی بـرای شرکت دارد . ایـن زمـان طـولانی، برای رساندن بهره وری کارخانه به سطح پیش بینی شده لازم است . همچنین در طی این مدت عوامل ناخواسته ای که باعـث آسيب ديـدن ماشین آلات می شوند نیز کشف و حذف می شوند.

حـال شـرایطی را در نظر بگیرید که انقلابی در فرآیندهای شرکت رخ میدهد. در این صورت مدت زمـان اسـتقرار و ثبات کارخانه ممکن است خیلی طولانی تر شود، بـه طـوری کـه هیچیک از مهندسان شرکت نتوانند تخمینی برای زمان آن ارائه کنند. اما حتی پس از طی شدن این دوره و حل شدن مشکلات نیز ، سهامدار خسـته شـرکت هـنـوز نمی تواند انتظاری برای رشد آنی سود شرکت داشته باشد . چراکه تازه ابتـدای مسیر معرفی محصول به بازار و تلاش های تبلیغاتی است که هزینـه هـای زیادی نیز بر آنها تحمیل می کند. امکان دارد رشد درآمد شرکت از محصولات فعلی آن به قـدری باشـد کـه این هزینه های جزئی را پوشش دهد و سهامداران عادی متوجه آنها نشـوند ؛ اما عکس آن مکرر اتفاق می افتـد . بـه محـض اینکـه خبـری از آزمایش روی محصولی جدید در یک شرکت موفق منتشر شود، خریداران مشتاق قیمـت سهام شرکت را بالا میبرند. وقتی که تولید آزمایشی محصـول نـيـز مـوفـق می شود ، یک بار دیگر قیمت سهم بالاتر می رود. به ندرت مـی تـوان افـرادی را یافت که توجه داشته باشند که تولید آزمایشی یک محصول قابـل مقایسـه بـا سختیهای راه اندازی خط تولید اصلی همان محصول نیست. در حقیقت مثل این است که کسی گمان کند در شرایط وزش باد شدید رانندگی با سرعت ۲۰ کیلومتر در ساعت و ۲۰۰ کیلومتر در ساعت همسان هستند .

زمانی که راه اندازی کارخانه جدید با مشکلاتی روبرو می شود؛ هزینه هـای غیرمترقبه ای پدید می آیند که سود شرکت را بـا کـاهش چشمگیری مواجـه کنند، به مرور شایعاتی هم در مورد دردسرهای کارخانه پخش مـی شـود و هیچکس نمی تواند زمان برطرف شدن این مشکلات تاریخی را تعیین کنـد. افرادی که با اشتیاق سهم را خریده بودنـد ، اکنـون بـه فروشندگانی دلسـرد تبدیل می شوند و قیمت سهم رو به کاهش می گذارد . هـر چـه ایـن زمـان طولانی تر شود ، قیمت سهام نیز با افت بیشتری مواجه خواهد شد . سرانجام یک روز اخبار خوب از راه اندازی کارخانه به بازار منعکس می شـوند و سهام شرکت جان تازه ای می گیرند.

قیمت سهم برای دو سه روز با شتاب صعود می کند. با این وجود، زمانی که گزارش فصلی شرکت به بازار ارائه می شود و تحلیلگران مشاهده می کنند که شرکت با افت درآمد یا فشار هزینه ها مواجـه شده است، یک بار دیگر شاهد نزول قیمت سهام و رسیدن به کف قیمتی بلندمدت سهم خواهیم بود. در این زمان فعـالان بـازار سرمایه از اشتباهات فاحش مدیریتی شرکت سخن می گویند.

jbkRxmwKfFBfcoCdguMQpknZIIVtdh5Us9Qyw3dC.jpg

خرید سهام درست در همین نقطه است که می تواند سود خوبی به همراه داشته باشد. زمانی که برای رساندن حجم فروش شرکت به میزانی قابل قبـول تلاش زیادی صورت گرفته باشد، می توان با تلاش کمتری، مدتی طولانی روند صعودی فروش را تداوم بخشید. از سوی دیگر راه انـدازی خط تولیـد بعـدى تولید همان محصول، تقریباً بدون مشاهده تأخیر و هزینه های ویژه ای که در راه اندازی خط تولید اولیه مشاهده کردیم صورت خواهـد پذیرفت . وقتی که شرکت پنج یا شش خط تولید را به طور کامل راه اندازی کرده باشد ، محصـول جدید به رشد و بالندگی دست یافته است. طبیعتاً در این زمان دیگـر شـاهد افت سود شرکت و کاهش قیمت سهام آن نخواهیم بـود . حـالا سـرمایه گـذار، مالک سهام شرکتی شده است که می تواند سالهای متمادی رشد کند.

در انتهای این مقاله به مثال شرکتی اشاره میکنیم که شرایط گفته شده در بالا را حائز بود.

درست پیش از انتخابات سال ۱۹۵۴ کنگره، چند صندوق سرمایه گذاری موقعیت خاصی را کشف کردند. چندین سال بود که نسبت قیمت به درآمـد (p/e) سهام شرکت سیانامید آمریکا نسـبت بـه سـایر شـرکت هـای عمـده شیمیایی پایین تـر بـود . دلیـل اصـلی را باید در ایـن جست که از دید سرمایه گذاران این شرکت، ترکیب درهم وبرهمی از واحدهای خوب و بد متعدد بود . گرچه بخشی از این واحدها در صنعت خود پیشـرو بودنـد، ولی بخـش بزرگتری نیز واحدهای کم بازده و دارای بهره وری پایین بودند. این واحـدها، شرکتهایی بودند که در دوران شکوفایی اقتصادی در دهه ۱۹۲۰ میلادی در این شرکت ادغام شده بودند و این ادغام در حال حاضـر حرکـت مـوفقی محسوب نمی شد .

اما سرمایه گذاران غافل بودند که مدیریت شرکت بی سروصدا و به صورت آهسته و پیوسته در حال کاهش هزینه ها ، قطع کردن شاخه های خشک و افزایش بازدهی شرکت می باشد. آنچه که بازار می دید، سرمایه گذاری کلان شرکت برای ساخت کارخانه معظم جدیدی در ایالت لوییزیانا بود. بـازار ایـن کار را قماری دیوانه وار می دانست. فرآیندهای مهندسی این کارخانه به قـدری پیچیده بودند که تأخیرهای مکرر شرکت در راه اندازی و رسیدن تولید آن بـه نقطه سربه سر ، تعجب برانگیز نبودند . با تداوم مشکلات در لوییزیانـا، وضـعیت نامساعد سهام سیانامید تشدید شد و صندوقهای سرمایه گذاری به قیمت 45.75 دلار هر سهم شرکت را خریدنـد. با توجـه بـه افـزایش سـرمایه صددرصدی شرکت در سال ۱۹۵۷ ، قیمت تمام شـده آنهـا در حـال حاضـر 22.875 دلار است .

در این مدت چه اتفاقی افتاد؟ به شرکت زمان کافی اعطا شده تا منافع طرح های مدیران آن آشکار شود؛ همان طرح هایی که در سال ۱۹۵۴ هزینـه زا تلقی می شدند. کارخانه جدید شرکت در لوییزیانا به سوددهی رسیده است. درآمد هر سهم از 1.48دلار در سال ۱۹۵۴ ( با سرمایه جدید ) تا 2.10 دلار در سال ۱۹۵۶ رشد کرده است و امید می رود در سال جـاری بـالاتر هـم برود . این در حالی است که اکثر شرکت هـای فعال در صنایع شیمیایی در سال ۱۹۵۷ شاهد کاهش سود بودند . حـالا تـازه وال استریت پی برده که فعالیتهای شیمیایی مرتبط با صنعت کشاورزی در شرکت سیانامید آمریکا شایسته توجه بیشتری هستند. در نتیجه نسبت قیمـت بـه درآمـد ( p / e ) هر سهم تغییری اساسی کرده و با وجود رشد ۳۷ درصدی درآمدها ، قیمت سهام جهشی ۸۵ درصدی را تجربه کرده است.

سخن پایانی

در پایان ممکن است بپرسید که آیا شخصی که مقداری پول برای سرمایه گذاری دارد، باید بدون توجه به دوره های بلند مدت اقتصادی، کل پول خود را سرمایه گذاری کند؟ به زبانی دیگر، آیا او به محض پیدا کردن شرکتی منطبق بر  معیارهای ذکر شده و همچنین رسیدن به یک فرصت خرید مناسب در بازار باید به خریداری سهم اقدام کند؟

در پاسخ باید گفت که توجه به دوره های رکود اقتصادی برای سرمایه گذاران امری اجتناب ناپذیر است، به بیانی دیگر اگر پس از سرمایه گذاری این شخص رکود اقتصادی رخ دهد، افت 40 تا 50 درصدی قیمت، حتی در سهام شرکتهای خوب نیز غیرعادی نیست، پس بی توجهی به چرخه های اقتصادی متضمن ریسک های زیادی است. سرمایه گذارانی که به دوره های رکود اقتصادی اعتقاد و یا اطلاعی ندارند، باید خریدهای خود را طوری تنظیم کنند که به تدریج و در طی چندین ماه، سهام مدنظرشان را بخرند تا اگر در این مدت بورس با کاهش شدیدی مواجه شد، آن ها باز هم قدرت خرید داشته باشند. این روش باعث می شود که در بدترین حالت ممکن و با کم کردن میانگین، زیان کمتری متحمل شوند.

 

برگرفته از کتاب " سهام عادی با سود غیر عادی " - نوشته فیلیپ فیشر

 

نظرات کاربران

0 / 1500
مقاله‌های مشابه
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به تحلیل‌اپ می‌باشد و محفوظ است. 2024 ©