مراحل تکامل یک معامله گر

معامله گریروانشناسی
٥٥ پله تا موفقیت

متن زير يك متن خلاصه و ساده سازی شده از پله ھای طی شده توسط جان پايپر تا رسیدن به جائی كه اكنون در آن قرار دارد می باشد كه به نظر من تمامی تريدرھا تقريبا ھمه اين پله ھا و يا اكثريت آنھا را بايد طی كنند تا به مرحله ای برسند كه بتوانند خود را تريدر بنامند.

bOZTxkCC3bOvzc53uphUpFXPPvX9mZ6EYXDw0tbk.jpg

1- كنجكاوی ما باعث می شود تا راجع به بازار، مطالعات و تحقیقات اولیه ای را انجام دھیم.

2- يك يا دو كتاب و چند گزارش و مجله می خريم.

3- چیزھائی از بازار كه به نظر ھم دوست داشتنی می رسند شما را ترغیب به تحقیق می كنند.

4- علاقه ای سطحی به بازار و تريدھای ھر از گاھی و عموما از دست دادن پول و گاھی ھم موفقیت ھای تصادفی را در اين مرحله تجربه می كنیم.

5- عموما شكستھای خود را فراموش كرده و به موفقیتھای خود می بالیم و خودمان را تشويق و متقاعد می كنیم كه اگر اين تكنیك ھا را ياد بگیريم به پايان راه رسیده و موفقیتھای زيادی بدست خواھیم آورد.

6- چارتھای مخصوص به خودمان را كه احیانا بزرگتر از حد معمول ھم ھستند و چند انديكاتور ھم روی آنھا رسم شده برای خود تھیه می كنیم.

7- روشی را برای ورود به بازار تھیه كرده و فكر میكنیم كه اين روش جز موفقیت چاره ديگری ندارد!

8- به صورت فعالی معاملات خود را آغاز میكنیم.

9- نتايج به ما گوشزد میكنند كه به ھمان سادگی كه فكر میكنیم نیست و چند نكته را بايستی مراعات كرد.

10- به تريدھايمان ادامه می دھیم و نتايج نسبتا (بد) متفاوتی ايجاد مي شوند ولی نه آنچنانكه علاقه ما را از بین ببرند.

11- ھمچنان نتايج خوب را انتظار می كشیم.

12- حجم معاملات و مبالغ درگیر در آنھا افزايش می يابند.

13- مطالعه و خواندن گزارشات ادامه می يابند اما اينھا جز به تنیدگی بیشتر اوضاع نمی انجامند. ھنوز نمیدانیم كه چه بايد بخواھیم.

14- نمره موفقیت ما نسبتاً خوب است اما كمبود مھارتھای معاملاتی ما منجر به عدم بھره گیری و كسب سود شايسته از بازار مي شود.

15- بتدريج ترس از بازار در ذھن ما جای مي گیرد ولي ھنوز اندر خم يك كوچه ايم.

16- به ھمان روال قبل معامله می كنیم و به تعداد زياد معامله كرده و از قانون معدل گیری گريزانیم .فقط موضوع مھم زمان است.

17- يك سود بزرگ براي خود ثبت كرده و احساس اينكه ھمه چیز خوب پیش می رود در ما به اعتماد به نفس زياد از حد منجر می شود.

18- يك ضرر بزرگ می كنیم .از نظر رواني مساله شروع به بزرگ شدن می كند.

19- يك سیستم خوب می خريم و شروع به بررسی انديكاتورھای ديگر می كنیم.

20- به دیگر بازارها و روش ها نیز سرک می کشیم.

21- بالاخره ھمه پول خود را از دست می دھیم.

22- بوضوح می فھمیم كه به ھمان سادگی كه می بینیم نیست.

23- به نظر می رسد كه به اين شیوه نمی توانیم ادامه دھیم.

24- درميابیم كه اطلاعات كافی براي كسانیكه مي خواھند از اين بازار كسب درآمد كنند كافي نیست (سالھای ١٩٨٧. ١٩٨٨)

25- برای پر كردن اين خلا سعی می كنیم كه يك سیستم گزارش نويسی ايجاد كرده تا چگونگی اوضاع را به ما بگويد.

26- يك آنالیست را به ھمكاری دعوت می كنیم. توجه داشته باشید كه اين بدترين كاری است كه شما می كنید و بھترين كار آن است كه يك نفر تريدر را به كمك بطلبید.

27- به تريد كردن ادامه می دھیم اما در سطوح پائین تر.

28- گزارش نويسی روزانه را آغاز می كنیم كه يك موفقیت فوری محسوب می شود.

29- تمام اينھا نیازمند تحقیقات و مطالعات و آنالیزھای شخصی زيادی است، اما باز ھم ھنوز بر ما روشن نیست كه تريد كردن يك امر ذھنی است و ساير مقولات بیرونی (شامل روشھا، كامپیوترھا، كارگزاران و ...) تقريبا ھمه نامربوط ھستند، البته تا وقتی كه شما از نظر ذھنی آماده نباشید.

30- ترس بر ما مستولی شده و ھنوز ھم شیوه خاصی نداريم.

31- می فھمیم كه تريد منطقی بدون داشتن يك شیوه مناسب نتیجه ای جز ناكامی ندارد.

32- بدنبال يك روش می گرديد.

33- روشھای موجود در بازار به نظرتان مناسب نیستند و شروع به طراحی يك روش مخصوص به خود می كنید.

34- با روش خود شروع به تريد می كنیم كه البته كاری بس سخت است.

9Ha53W569vFlOFuEwkeJtzX6e90WGcROiXethI9o.jpg
35- ما به دلايل قانع كننده ای برای تريدھای خود نمی رسیم (چیزی كه قبل از داشتن روش نیز به آن دچار بوديم) اما در می يابیم كه قبلا راجع به آن بررسی كرده ايم. جريانات درونی شما بكار مي افتند.

36- می فھمیم كه نكته اصلی در تريد كردن ھمانا ذھن ماست. حال می توانیم پیشرفت واقعی را شروع كنیم. 

37- شروع به تكمیل استراتژی خود كرده و با يك سايز مناسب تريد می كنیم.

38- اما ھنوز ھم دچار ترس ھستیم و اين به مساله بزرگی تبديل مي شود. قبلا ياد گرفتیم كه كاھش ضررھا ضروری است و اما بخش دوم (حفظ جريان سود ده) را با وجود ترس نمی توانیم به آن دست پیدا كنیم.

39- به تريد كردن خود ادامه می دھیم و به خود امیدواريم كه خوب شود. بتدريج ترس رخت بر می بندد.

40- ضربه بزرگ ديگری می خوريم.

41- احساس بدی پیدا كرده و فكر می كنیم كه بھتر است تسلیم شويم و يا شايد بھتر بود ھمان مرتبه اول و چند سال پیش كه برای اولین بار كال شديم تسلیم می شديم.

42- به تريد خود ادامه داده و سعی می كنیم كه از اعتماد به نفس زيادی پرھیز كنیم. خودمان را به سیستم مديريت استرس مسلح  می کنیم و به زودی ياد می گیريم كه مراقبه كنیم (چیزی كه برای ھر تريدری ضروری است) و در می يابیم كه ھمیشه متواضع بوده و مانند ظرف خالی باشیم. اگر شما از خودتان پر باشید جایی برای يادگیری باقی نمی گذاريد.

43- يك تريدر ديگر را به عنوان راھنما انتخاب كرده و او نیز يك روش را به شما معرفی می كند كه بلافاصله مورد پسند شما واقع شده و علت آن ھم وضعیت مناسب (ذھنی) شماست.

44- سیستم خودمان را می سازيم و آنرا توسعه داده كه منجر به بھتر شدن نتايج و وضعیت ذھنی ما می شود. ديگر ترس مساله مھمی نیست.

45- تصمیم به ملاقات با يك مربی روانشناس معاملات می گیريم.

46- سود بزرگی را به دلیل اجازه دادن به جريان سود ده در يك معامله به ثبت می رسانیم. ما ھمان كاری را می كنیم كه ھر تريدر موفقی انجام می دھد. آيا دوباره ھم اين ترفند را می توانیم بكار ببنديم؟

47- شروع به دور شدن از ترس و رسیدن به مرحله ريسك محوری می كنیم.

48- می فھمیم كه وضعیت ذھني ھمه چیز است و آرامش داشتن امری حیاتی است و باز ھم سايز پوزيشن ھای خود را كم می كنیم.

49- چند روزی را با گروه معاملاتی مربی روانشناس خود بسر می بريم.

50- شروع به سود كردن با روش پايدار می كنیم.

51- باز كمی به خودمان غره می شويم! اما اين بار می فھمیم كه اشتباه كرده و با ضرر كمی آنرا محدود می كنیم و باز به خودمان يادآوری می كنیم كه متواضع بمانیم.

52- بعضا به صورت ناخودآگاه تريد می كنیم. در اين كار داريم حرفه ای می شويم.

53- می دانیم كه چالش ھای زيادی پیش رو داريم اما با اعتماد به نفس آنھا را رفع می كنیم.

54- متوقف كردن پول يك مساله می شود. حقیقتا ما در يك دنیای پر از فراوانی زندگی می كنیم.

55- در می یابیم كه زندگی ما بواسطه تريد كردن بھتر شده و در بسیاری از زمینه ھای زندگی به خواسته ھايمان می رسیم.  

 

نظرات کاربران

0 / 1500
مقاله‌های مشابه
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به تحلیل‌اپ می‌باشد و محفوظ است. 2024 ©