متداول ترین ترس ها در دنیای معامله گری

روانشناسی


"وارن بافت" از همان ابتدای ورود به دنیای سرمایه‌گذاری، استراتژی معاملاتی خود را پایه‌گذاری کرد و به آن پایبند بود. از جمله عللی که باعث شد وی در دوره رکود سهام شرکت‌های فناوری، پایدار باقی بماند، همین موضوع است. منتقدان، بافت را بخاطر سرمایه‌گذاری نکردن در سهام تکنولوژی، شدیداً مورد انتقاد قرار دادند. اما در زمان شکست حباب قیمتی شرکت‌های فناوری، منتقدان مجبور به سکوت شدند. در واقع وارن بافت با احساس راحتی در منطقه‌ امن خودش و پایبندی به آن؛ تعریف افق سرمایه‌گذاری بلند مدت و مشخص را قابل درک کرد. او در مقابل هیجانات و جو روانی موجود در بازار ایستاد و تقریباً از بیشتر بحران‌های مالی، در امان ماند و با اتکا بر تخصص سرمایه‌‌گذاری خود در بلند مدت، عملکرد فوق‌العاده‌ای را به دست آورد.

VZHN46wuHuCGJ01EX8Qc8yMv07bPVpBCe8AFjf1Z.jpg

نقش ترس

عموماً افراد تمایل دارند در کمترین زمان ممکن، بیشترین ثروت را به دست آورند؛ همین زیاده‌خواهی موجب به وجود آمدن حرص و طمع می‌شود. ذهنیت "یک شبه ثروتمند شدن" و داشتن استراتژی معاملاتی مشخص و پایبند بودن به آن استراتژی، توانایی حفظ سود را کاملاً تحت تأثیر قرار می‌دهد. "آلن گرین اسپن"، رئیس پیشین فدرال رزرو در مورد افرادی که سودای ثروت زود هنگام را دارند، می‌گوید: "این مدل کسب ثروت نامتعارف و نامعقول است." درست مانند طمع، ترس هم می‌تواند بازار را تحت تأثیر قرار دهد. هنگامی که بازار‌های مالی برای دوره‌‌های طولانی دچار سقوط و رکود می‌شوند، احساس ترس از زیان بیشتر، در میان معامله‌گران به وجود می‌آید. یک مثال قدیمی در وال‌استریت وجود دارد که می‌گوید: "سرمایه‌گذاری در بورس یعنی زندگی با ترس و طمع!" در واقع ترس یک راه طبیعی و غریزی است برای آنکه از موقعیت‌هایی که ما را در خطر قرار می‌دهند دوری کنیم. ترس اغلب به عنوان دلیلی برای عدم ورود به معامله یا بستن معامله پیش از موعد مقرر دیده می‌شود.

معامله‌گران را از نظر ترس در معامله به دو گروه تقسیم‌‎بندی می‌کنند:

 معامله‌گران حرفه‌ای که از نظر روانی متعادل هستند: معامله‌گران حرفه‌ای و باسابقه بالا بعد از شروع معاملات، ترسی را تجربه می‌کنند که کاملاً عادی و جزئی از ذات بازار مالی است. اما این دسته از معامله‌گران حرفه‌ای با ترس خود کنار آمده و آن را متعادل نگاه می‌دارند.

معامله‌گران مبتدی که از نظر روانی متعادل نیستند: بیشتر افرادی که اقدام به فعالیت در بورس می‌کنند، چنین متصورند که به درآمد رویایی در بورس خواهند رسید. از آن‌جا که این افراد اطلاعات و تجربه‌های اندک در این حوزه دارند، با ترس فراوان (حتی در هنگام سود قطعی) اقدام به معامله می‌کنند، از جمله این ترس‌ها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

1) ترس از زیان

مسلماً افراد دوست ندارند که زیان کنند و چیزی را از دست بدهند. معامله‌گران مبتدی در هنگام زیان، به شدت می‌ترسند و همین ترس باعث می‌شود که به امید برگشت قیمت، سرمایه‌ خود را از معامله خارج نکنند. در برخی موارد اولویت افراد در این است که زیان نکنند؛ تحقیقات روانشناسی نشان می‌دهد، قدرت زیان از نظر روانی دو برابر سود است؛ که این ترس گاهی باعث تصمیماتی می‌شود که زیان بیشتری به همراه دارد.

2) ترس از جا ماندن از بازار

در اکثر مواقع، چند معامله اول منتهی به سود می‌شود، زمانی که  بازار در چند هفته به صورت مداوم افت ‌کند، معامله‌گر در این ترس فرو می‌رود که بازار خوب به اتمام رسیده است و دست از معامله برمی‌دارد، ولی ناگهان قیمت آن صعودی می‌شود و معامله‌گر تصمیم به خرید آن می‌گیرد، این در حالی است که بازار نقطه اوج خود را تجربه کرده است و بازار نزولی می‌شود.

3) ترس از عدم آگاهی

ممکن است روند بازار بر خلاف جهت معامله‌گر حرکت ‌کند و باعث به وجود آمدن یک نیروی ناشناخته در معامله‌گر شود که تاکنون آن را تجربه نکرده است. همچنین وقتی بازار به نفع معامله‌گر حرکت می‌کند، نمی‌داند که باید چه کاری انجام دهد و چگونه از این رشد بهترین استفاده را ببرد. این موضوع ناشی از ندیدن آموزش‌های لازم و کافی است. این ترس بیشتر گریبان‌گیر افراد مبتدی می‌شود؛ زیرا تصور می‌کنند که معامله‌گری یک شغل رویایی است.

4) ترس ناشی از مواجهه با خبرهای متفاوت

تمام معامله‌گران مبتدی در این مورد مشترک هستند که صحبت‌های دیگران، شایعات، خبرها روی تصمیم‌گیری نهایی آن‌ها تأثیرگذار می‌باشد؛ به همین دلیل حتی خبرهای بی‌اهمیتی که در تضاد با اصول اولیه فکری آن‌ها در باز کردن معامله است، باعث به‌وجود آمدن ترس در آن‌ها می‌شود.

5) ترس از نبودن آینده کاری

ترس مربوط به انجام چیزی در آینده است؛ چون ما نمی‌دانیم در آینده چه اتفاقی خواهد افتاد. معامله‌گران مبتدی هرگز نمی‌توانند عمیقاً باور کنند که کار معامله‌گری یک شغل دائمی برای آن‌ها است. از آنجا که تصوری از مسیر معامله‌گری ندارند، همیشه از آمدن روزی که کلیه سرمایه خود را از دست بدهند، می‌ترسند.

6) ترس از اشتباه

در دنیای معامله‌گری حتی بزرگان هم ممکن است اشتباه کنند و اشتباه کردن به معنای بد بودن شخصیت یا عدم توانایی‌های فردی نیست. بسیاری از معامله‌گران بزرگ بر این باور هستند که در دنیای معامله‌گری دو حالت وجود دارد: یا موفق می‌شویم یا چیز جدیدی یاد می‌گیریم؛ که در معاملات بعدی به سود ما تمام می‌شود، بنابراین اشتباه و شکست مقدمه‌ای برای پیروزی‌های بعدی است.

7) ترس از دست دادن سود

یکی از اصلی‌ترین دلایلی که افراد وارد دنیای معامله‌گری می‌شوند این است که به سود برسند و سرمایه خود را رشد دهند. خوشحالی پس از رشد سرمایه باعث به وجود آمدن ترس از دست دادن سرمایه می‌شود، به همین دلیل پس از رشد اندک، سرمایه خود را از بازار خارج می‌کنند.

چگونه می‌توان ترس را کنترل کرد؟

روش‌های مختلفی وجود دارد که با استفاده از آن می‌توان احساسات را کنترل کرد و مطمئن شد که ترس بر روند معاملات تأثیر نمی‌گذارد.

برنامه معاملاتی داشته باشید: برای اینکه هنگام معامله‌گری از هرگونه احساسات خالی باشید، باید یک برنامه معاملاتی برای خود داشته باشید. از اشتباهات رایج که می‌تواند در اثر نداشتن برنامه معاملاتی رخ دهد عبارت‌اند از: استفاده از اهرم بیش ازحد، حذف حد زیان، دو برابر کردن حجم در یک معامله بازنده و غیره.

استفاده از حجم معاملاتی پایین: یکی از ساده‌ترین راه‌ها برای کاهش تأثیر احساسات بر معاملات کاهش حجم معاملات است. این یکی از بهترین توصیه‌هایی است که می‌توان به معامله‌گران کرد.

از دیگران بیاموزید: احساسات نقش مهمی در معامله‌گری دارد. اکثر معامله‌گران بیش از آنکه در معاملات سودده خود سود کسب کنند، در معاملات زیان‌ده خود (که اتفاقا تعدادشان از موارد سودده نیز کمتر است) زیان می‌کنند. همین امر موجب می‌شود که در نهایت با زیان بازار را ترک کنند.

 

برچسب‌ها:

نظرات کاربران

0 / 1500
مقاله‌های مشابه
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به تحلیل‌اپ می‌باشد و محفوظ است. 2024 ©