قانون اول
انرژی همیشه از مسیری با کمترین مقاومت عبور میکند. زمانی که رودخانه به سمت پایین در حرکت میباشد، براساس قاعده مسیری را انتخاب کرده است که با کمترین مقاومت میتواند از آن عبور کند. انرژی جاذبه و انرژی حرکت آب در مواجه با صخرهها و انحنا بستر رودخانهها از همین قاعده پیروی میکنند. بازار سهام و کالا نیز مانند رودخانه است و همانند حرکت آب در هر لحظه از معاملات، از مسیری عبور میکند که کمترین مقاومت را داشته باشد. ما هم از همین روش استفاده میکنیم؛ این تحلیل نه تنها در بازار به ما کمک میکند، بلکه در همه امور طبیعی، میتوانیم از آن بهره بگیریم. این بخشی از ذات طبیعت است. شما اکنون که این جملات را میخوانید، به این علت است که میخواهید از مسیری عبور کنید که کمترین مقاومت را داشته باشد. شما در طول عمر خود فاکتورهای مختلف مدیریت زمان را تست کردهاید و در تلاش هستید در زندگی از مسیرهایی عبور کنید که کمترین مقاومت را داشته باشد. در بازار زمانی که از مسیری با کمترین مقاومت عبور میکنید، معاملات سودآور را تجربه خواهید کرد.
قانون دوم
عبور از مسیری با کمترین مقاومت، معمولاً به وسیله ساختارهای پایه، اساسی و غیر قابل رویت تعیین میگردد. رفتار یک رودخانه (زمانی که آرام به سمت سرازیری حرکت میکند و یا جریان بسیار سریعی دارد.) به بستر رودخانه بستگی دارد؛ اگر بستر رودخانه کم عمق و باریک باشد، جریان سریعی را ایجاد میکند و اگر بستر رودخانه عمیق و عریض باشد، جریان رود آرام خواهد بود. به وسیله بررسی و آزمایش بستر رودخانه، رفتار یک رودخانه قابل پیشبینی است. فرض کنید از خواب بیدار شدهاید و تصمیم میگیرید به حمام بروید و دوش بگیرید، شما میبایست از بین چند اتاق و درب قدم بزنید تا به حمام برسید. برای رسیدن به دوش حمام نمیتوانید به طور مستقیم و از بین دیوارها عبور کنید؛ شما از کودکی یاد گرفتهاید که اگر با دیوار برخورد کنید، صدمه خواهید دید. در حالیکه به سمت حمام قدم میزنید، به صورت ناخودآگاه رفتارتان توسط معماری که مسیر ورود به حمام را طراحی کرده است، تعیین میگردد. معماران و سازندگان ساختمان ساختار اساسی آن را تعبیه کردهاند. ساختار پایهای زندگیتان روش معاملاتی شما را تعیین میکند.
شما از این ساختار آگاهی داشته باشید یا خیر، این ساختارها بر رفتار شما و همچنین عکسالعملهایتان در مقابل تحرکات بازار تأثیر میگذارد. بسیاری از معاملهگران که رفتارشان را در بازار تکرار میکنند، نتیجهای جز از دست دادن سرمایه را کسب نمیکنند. اغلب آنها احساس ضعف و ناامیدی دارند؛ در سمینارها حضور مییابند و سرتیترهای راهگشا، کتابهای برنامهریزی و روانشناسی را میخوانند و در جلسات اختصاصی با روانشناسان بازار شرکت میکنند؛ سپس به باوری در خود میرسند و مجدد به بازار باز میگردند و بر اساس عادت، سرمایه خود را از دست میدهند. اگر این اتفاق برای شما هم میافتد، به این دلیل است که ساختارهای اساسی در ذهن خود را عوض نکردهاید. اگر فقط تغییرات سطحی ایجاد کنید، واقعاً هیچ چیز تغییر نخواهد کرد؛ تغییرات پایدار زمانی اتفاق میافتد که شما ساختارهای زیر بنایی ذهن را تغییر دهید. وقتی ساختارهای اساسی شما با بازار تنظیم گردد، با عبور از مسیر کم مقاومت به پیروزی خواهید رسید. به عنوان سرمایهگذار و معاملهگر، شما همیشه میدانید که دقیقا چه زمانی بر خلاف مسیر با کمترین مقاومت حرکت میکنید. اگر تنش و اضطراب ذهن و بدنتان را فرا گرفته است، بدانید در مسیر با حداقل مقاومت قرار ندارید. زمانی که فرا گرفتید تا ساختار اساسی بازار را تعیین کنید، از آن موقع توانایی انجام معامله سازگارانه با بازار را به دست آوردهاید و همانند انسانی آزاد به راحتی به حیات خود در بازار ادامه خواهید داد.
قانون سوم
همیشه ساختارهای نامرئی قابل کشف و تغییر هستند. معاملهگران و سرمایهگذاران سعی دارند تا منبع اصلی انرژی و مسیر حرکت بازار را با استفاده از روشهای معاملاتی مختلف تغییر دهند. این کار غیر ممکن است. با این وجود اگر آنها بخواهند از مسیر رودخانه بالا روند تا به منشأ آن برسند، آنگاه میتوانند با یک حرکت ساده مانند تغییر چند صخره، در مسیری متفاوت جاری شوند و مسیری با حداقل مقاومت را ایجاد کنند. در برخی مواقع ایجاد تغییرات کوچک در علل، میتواند تغییرات بسیار بزرگی در رفتار ایجاد کند. این احتمال به وسیله فیزیک کلاسیک، هندسه اقلیدسی و دنیای نیوتنی بیان نگردیده است. شما میتوانید مسیر زندگی و معاملات خود را تغییر دهید. برای اینکه این کار ساده شود و به طور پایدار انجام پذیرد، باید ساختارهای پایه ذهن خود را تغییر دهید تا اینکه بخواهید رفتارهای حاصل از این ساختارهای پایه را اصلاح کنید. زمانی که ساختار جدیدی در معاملات خود ایجاد میکنید، تمامی نیروی حاصل از معامله کردن، تکانهای موافق شما در بازار ایجاد میکند که کمک خواهد کرد بتوانید به سودی که از بازار میخواهید، دست یابید. به این ترتیب مفهوم اصلی از این سه قانون حاصل میشود. شما میتوانید ساختار اصلی که معاملات شما را شکل میدهد، شناسایی کنید. سپس آن را به معاملهای که به طور واقعی از بازار انتظار دارید، تغییر دهید. برای اینکه بتوانیم ساختارهای اساسی و پایه را شناسایی کنیم، ابتدا باید ساختار هر سازه را به خوبی فرا گیریم. کلیدی که منجر به کسب نتایج متفاوت در زندگی و معاملات در بازار می شود.
برگرفته از کتاب "معاملات سودآور به روش Chaos - نوشته بیل ویلیامز"