داستانی در رابطه با ظهور چک لیست
در روز 30 اکتبر سال 1935 نیروی هوایی آمریکا مسابقهای را بین شرکتهای هواپیمایی برگزار کرد تا از بین آنها بتواند سازنده نسل بعدی بمب افکنهای دوربرد خودش را تعیین کند. این مسابقه قرار نبود رقابت چندان پیچیده و نزدیکی باشد، همه می دانستند و حدس میزدند که بوئینگ با مدل 299 خودش که از بدنه آلومینیومی درخشان و اوج هنر مهندسی زمان خود برخوردار بود، در مسابقه برنده خواهد شد. همه چیز به خوبی پیش میرفت، بمب افکن مدل 299 از روی باند فرودگاه شهر دیتون در ایالت اوهایو آمریکا بلند شد و همگان نفس راحتی کشیدند که همه چیز درست پیش میرود. اما هواپیما تا ارتفاع 300 فوتی بیشتر نرسیده بود که از یک طرف کج شد و سقوط کرد. این حادثه باعث شد تا تحول بزرگی در صنعت هوایی رخ بدهد، این تحول محدود به صنعت هوایی نبود و در بسیاری از صنایع خود را نشان داد و آنقدر گسترش یافت و رشد کرد که آثار آن به بازارهای مالی رسید و سنگ بنایی شد برای تمام کسانی که تمایل به سرمایه گذاری در بازار بودند.
بعد از آن سقوط، تحقیقات گستردهای انجام شد و برای تیم بوئینگ غیر قابل باور بود که چیزی در طراحی مشکل داشته باشد، حتی خلبان آن هواپیما نیز در دسته خلبانان زبده دوره خودش بود، بنابراین خیلی بعید بود که مشکلی از طرف خلبان نیز وجود داشته باشد. ولی تحقیقات نشان داد که حق با تیم فنی بوئینگ بود و هواپیما اشکال فنی نداشت، تنها اشکال این بود که خلبان فراموش کرده بود که مکانیزم قفل رادار را که روی دم هواپیما قرار داشت، غیر فعال کند و این فراموشی باعث سقوط بوئینگ مدل 299 شده بود. این اتفاق تجربه عجیبی بود از این نظر که چطور یک خلبان کارکشته فراموش کرده بود یکی از ابتداییترین قدمهای کنترلی خودش را انجام دهد. نیروی هوایی روی این موضوع کار کرد و به چیزی رسید که امروزه به آن چکلیست گفته میشود. در واقع روی کارتهایی کوچک، قدمهایی را که خلبان و خدمه باید قبل از پرواز انجام دهند را به صورت فهرست وار آورده میشود، قدمهای کلیدی که انجام دادنش خیلی مهم و خلبان و خدمه مجبورند که این چک ها را انجام دهند.
نکته جالب اینجاست که بوئینگ 299 با استفاده از این چک لیستها وارد ناوگان هوایی آمریکا شد و حدود 1.8 میلیون مایل پرواز کرد، نیروی هوایی آمریکا 13 هزار فروند از این مدل را سفارش داد و یکی از هواپیماهای موفق دوره خودش بود، فقط با اضافه کردن ابزاری ساده بنام چک لیست، ولی نکته اینجاست که چطور چکلیست توانست همچنین تاثیر بزرگی بگذارد!؟
آتول گاوانده نویسنده کتاب "چک لیست" (The Checklist Manifesto) براساس سالها تحصیل، تحقیق و جراحی متوجه یک سری اشتباه و خطاهای انسانی و قابل جبران میشود که در تمام دنیا رخ میدهد. او پی برد پزشکان و استادان برجسته و زبردست هم گاهی در اتاق عمل دچار اشتباه میشوند و بیمار بهراحتی جان خود را از دست میدهد. گاوانده میگوید: وقتی سیستمها از یک حدی پیچیدهتر میشوند، تصمیمات وارد یک مرحله و فازی میشوند که نکات کوچک ممکن است از خاطرمان برود که این امر میتواند بخاطر اعتماد بیش از حد به خود یا استرس و هیجان و یا بنا به دلایل دیگری باشد. اما این اتفاقات چه ارتباطی با بازار سرمایه و سرمایه گذاری می تواند داشته باشد!؟
مایکل مابوسين، استراتژيست ارشد سرمايهگذاري در شركت مديريت سرمايه "لگ ميسون" و از پيشروان راهبري سيستمهاي پيچيده در بازارهاي مالي است. او اعتقاد دارد که قدمهای اساسی برای یک سرمایهگذاری یا یک معامله باید روی یک کاغذ نوشته و لیست شود، بعنوان مثال؛ ما در شرکتی تمایل به سرمایه گذاری هستیم که نسبت قیمت به درآمد پایینی داشته باشد یا نسبت بدهی های شرکت از یک مقداری عدول نکند و یا شرکت بتواند با درصد مشخصی از درآمدهای خود، بدهیهای جاری خود را بپردازد و مواردی از این دست که به سرمایه گذار گوشزد میکند که حتما باید یک سری اصول رعایت گردد تا منجر به انتخاب شرکتی برای سرمایه گذاری شود. وی این نوع چکلیست ها را (Do-Confirm) یا "انجام بده و مطمئن شو" نامگذاری کرد. یعنی حتما باید یک سری آیتمها قبل از سرمایه گذاری چک و سپس اقدام به خرید سهام آن شرکت کرد و اتفاقا نباید فکر کنیم که میشود این چکلیست ها را به ذهن سپرد، بلکه باید آنها را یک به یک نوشت و انجام داد. اگر این چک لیستها را نداشته باشیم تبدیل به افرادی میشویم که در هر شرکتی با چشم بسته سرمایهگذاری میکنند.
اما نوع دیگری از چکلیست وجود دارد که مابوسین آنها را (Read-Do) نامگذاری کرد، یعنی "بخوان و انجام بده". این نوع چکلیست برای مواقع بحرانی مورد استفاده قرار میگیرد، مثلا برای خلبانی که موتور یک سمت هواپیمایش از کار میافتد و وی مجبور میشود که یک کار خاصی را انجام دهد. این نوع چکلیست برای سرمایهگذاری و برای یک سرمایه گذار در مواقعی کاربرد دارد که مثلا برای شرکتی که وی سهامدارش است اتفاق خاصی رخ داده باشد و او بخواهد در مورد آن تصمیم بگیرد، بطور مثال گزارش شش ماهه شرکت اصلا خوب نبوده و به درآمدهای پیش بینی شده خودش نرسیده و یا یک چیز غیر عادی در شرکت اتفاق افتاده باشد، در آن هنگام باید به این نوع چکلیستها رجوع کرد و طبق برنامه ای که از قبل نوشته ایم عمل کرد، برای همین به این نوع چک لیست، بخوان و انجام بده گفته میشود.
تفاوت این نوع چکلیست با چکلیست قبلی در این است که در مواقع خاص کاربرد دارد و همیشه مورد استفاده قرار نمیگیرد، اما در چکلیست اولیه باید قبل از سرمایهگذاری یک به یک آیتم ها را بررسی کرد و مطمئن شد که همه این موارد رعایت شده و چیزی از قلم نیفتاده باشد، سپس اقدام به سرمایهگذاری کرد. نظم مهمترین ویژگی رفتاری یک معاملهگر محسوب میشود و شما میبایست برنامه خود را کاملا مکتوب و دقیقا آن را اجرا کنید تا نظم معاملاتی شما حفظ شود. هیچ استراتژی معاملاتی برای شما نتیجه مثبت نخواهد داشت مگر اینکه به اصول و قوانین آن پایبند باشید و آنها را منظم اجرا کنید.
لطفا نظرات خود را در ارتباط با این مقاله و همچنین در جهت ارتقا و بهبود مقالات بعدی، با ما در میان بگذارید.