از کدام نوع معامله گران هستید؟

معامله گری

در سال ۱۷۴۲ کریستف کلمب و گروه کوچک همراهش شامل نینا، پینتـا و سانتا ماریا، اسپانیا را به مقصد جزایر قناری ترک کردند. شـش هفتـه بعـد آنهـا از جزایـر قناری حرکت کردند و حدود ۳ ماه بعد به آمریکا رسیدند. کلمـب بـه صـورت کـاملاً تصادفی در حالیکه به دنبال مسیری برای رسیدن به غرب بود، آمریکا را کشف کرد. او تا روز مرگش اعتقاد داشت که تنها کاری که قرار بود انجام دهد را به پایان رسانده است و کشف قاره جدید را انکار می کرد. درحالی که کلمب اولین اروپایی نبود که با آمریکا مواجه می شد؛ او چیزی را کشف کرد که هیچ کاوشگری قبل از آن موفق به کشف اش نشـده بـود. بـدون توقـف بـرای دیدن سرزمین جدید، او سوار بر کشتی بـه سـمت دریـای ناشناخته، بـا اسـتفاده از مسیریابی ستارگان راه افتاد. ایـن دست آورد در سال ۱۷۴۲ بسیار اهمیت داشـت. بدون کاوشگری کلمب، نتیجه ای به نام «قاره جدید» هیچ گاه کشف نمی شد، و در آن برهه از تاریج هیچ گاه تاخت و تاز اروپایی ها به سمت آمریکا شکل نمی گرفت. اما می دانیم که مردم بسیار متفاوتی از قبل کلمب وارد ایـن قـاره شـده بودند، ولی او اعتبار خود را به علت ایجاد باور به این قاره کسب کرد.

زندگی در طول این سالیان (بعد از اکتشاف آمریکا توسط کلمب) تغییرات زیادی داشته است ولی ذات مردم در این سالیان تغییرات اندکی داشته است. کلمب یک کاوشگر واقعـی بـود زیرا او عقایـد رایـج زمـان خـود را نادیده گرفت و در تحلیل جغرافیای خود در آن زمان کاملا ریسک نمود، تمایل او به قبول ریسک های متفاوت منجر به کشف قارهی جدید گردید، هر چند هدف اولیه او کشف این قاره جدید نبود.

EHQ9JHZCUJ7heBDeghndFMKtofFCBMbMozicav0R.jpg

کریستف کلمب نمونه ای مهم برای معامله گران امروزی

نظریه ای که توسط جری استوکینگ در مورد کلمب مطـرح گردیده است، قطعاً می تواند نظریه درستی برای معامله گران و سرمایه گذاران امروزی باشد. امروزه سه نوع از مردم در رابطه با قبول ریسک داریم:

1) رهبرانی که تمایل دارند از فرای استانداردهای پذیرفته شده نگاه کند و به اهدافی بزرگ دست یابند.
2) کسانی که تمایل دارند از رهبران پیروی کنند و ایده هـای جدید را بپذیرند و ریسک هایش را قبول کنند.
۳) کسانی که علاقه ای به ریسک کردن و پذیرفتن تغییرات ندارند و تنهـا مسـائل ثابت شده و شناخته شده را قبول دارند.

در این مثال، کلمب نشان دهنـده رهبری است که ریسک ها را می پذیرد، اطرافیانش نماینده ی کسانی هستند که علاقه مند پذیرفتن ایده های جدید و قبـول ریسک های متفاوت می باشند، و در نهایت مردان و زنانی که علاقه ای به قبول ریسک و پذیرفتن تغییرات ندارند ؛ همان افرادی هستند که آسوده در خانه هایشان مانده انـد و زندگی بدون تغییراتی را تجربه می کنند. شما فکر می کنیـد درون کـدام طبقـه بنـدی قرار می گیرید؟ طبقه بندی مورد نظرتان همان پاسخ این سؤال است که شما از کـدام معامله گران هستید و یا از کدام نوع معامله گران خواهیـد شـد. در بازار افـرادی هستند که در نقش کلمب آسودگی بیشتری را دارند (معامله گران) و کسانی هستند که در نقش همراهان رهبر احساس راحتی بیشتری دارند (سرمایه گذاران)، همچنین افرادی وجود دارند که زندگی در مکان امن و آرام را ترجیح میدهند.

فرض کنید یک معامله گر از روشی مطمئن که در طول زمـان اثبـات شـده اسـت استفاده می کند، ولی ایـن روش در ایـن بـازه زمـانی منجـر بـه ضـرر مـی شـود. سرمایه گذاران احتمالاً به سمت بروکر یا معامله گران روی می آورند (که فکر می کنند خیلی بیشتر از آنها در مورد بازار می دانند). تا سال ۲۰۰۰ که بازار رویـه خـود را بـه طور کلی تغییر داد، اکثر معامله گران / سرمایه گذاران نمی توانستند خیلی اشتباه فاحشی در معاملات خودکنند از سال ۲۰۰۰ خیلی از افراد متوجـه شـدند که، معامله کردن به این سادگی نیست. در نهایت به افرادی می رسیم که احساس راحتی بیشتری در عـدم تغییر دارند، آنها به احساس امنیتی بیشتری نیاز دارند. این افراد خطرات و ریسک های کمی را در زندگی تجربه می کنند. این افراد مراحل لازم برای رسیدن به یک موفقیت را طی نمی کنند یا اینکه جرأت کافی برای رویاپردازی و یا ماجراجویی را ندارند. آنها تمایـل دارند که قانع باشند و یا با شرایطی که دارند سازش نمایند. ایـن افـراد تمایل دارنـد کارها را به تعویق بیاندازند. آنها فکر می کنند که امنیت بیشتری در به تعویق انداختن تصمیمات وجود دارد.

این خصوصیات اخلاقی به راحتی می تواند بر انتخابهای مالی مـان منطبـق باشد که مطابق با همان سه گروه اصلی است. کیفیت زندگیتان شامل موفقیت در زندگی معامله گری تان بیشتر وابسته به سیستم های اعتقادی و بـاوری شماست، تا اینکه وابسته به دانش تان باشد. مانند کلمب، شما می توانید رویکردتان به معاملـه گـری یا زندگی تان را همانند ماجراجویی، یک فرصت تجربه، یادگیری و یا اکتشـاف بـا نـتـایج نامحدود قرار دهید. اگر شما رویکردتان به معامله گری همانند همراهـان رهبـر باشـد، معاملـه گـری را همانند یک سری از مشکلات یا فعالیتها و کارهایی میبینید که باید براساس نظـرات دیگران (که امکان دارد بیشتر یا کمتر از شما بدانند) انجامشان دهید. این حالت شما را تبدیل به یک سرمایه گذار می کند که براساس دانشی که از دیگران حاصل می کنید، بهترین برنامه های ممکن را برای فعالیـت هـای اقتصادی و مالی تان تنظیم کنید. اگر شما زندگی خنثی را دوست دارید، رویکـرد شـمـا بـه زنـدگی و سرمایه تـان خسته کننده می شود. هر روز در پی روزهای دیگر نه چیزی از دست می دهیـد و نـه چیزی را به دست می آورید. عقیده حفظ سرمایه موجـب مـی شـود که هر قسمتی از سرمایه تان را از دست دهید. (اگر نرخ تورم بیشتر از درصد سودی باشد که سـال از سرمایه تان کسب می کنید).

DW6KUIVyxa9zX1UmazjuMAZeuqkAmWXhslquMRkn.jpg

همان طور که عدم قطعیت بخشی از زندگی است، قسمتی از معامله گری نیز می باشد. شما می توانید یک معامله گر ماجراجو باشید که به سمت جلو بدون ترس براساس سیستم باوریتان حرکت می کنید. همچنین شما می توانید سرمایه گذاری باشید که براساس تحلیل و توصیه های فردی دیگر معاملات خود را انجام می دهید، با اینکه در نهایت می توانید همانند افراد بدون تغییر باشید و در جایگاهی قرار گیرید در آن چیزی را در آینده از دست خواهید داد تا اینکه سرمایه ای به دست آورید. مشکل از اینجا ناشی می شود که شما فکر کنید در یک چارچوب فکری خاصی هستید و به طور مثال در گروه کلمب قرار دارید، درحالی که دقیقاً در چارچوب فکـری دیگر قرار داشته باشید.  برای مثال شما فکر می کنید که شخصیت همراهان رهبر را دارید، در حالی که در اعماق وجودتان خصوصیات کلمب قرار دارد و یا اینکه فکر می کنیـد جـزء آدم هـای بدون تغییر هستید درحالی که ذاتاً می خواهید جزء اعضای گروهی باشید که فقط از رهبری تبعیت می کنند. اگر شما می خواهید که کاوشگر باشید، در حالی که الان جـز آدمهای بدون تغییر هستید، احتمالاً اکنون ناراحت و ناراضی هستید. اگر شـما بـدون تغییر هستید و فکر می کنید که جزء آدمهای کاوشگر هستید، احتمالاً در برخورد به چالش های جدید در زندگی روزمره و بازار استرس می گیرید.

تجاربی که در این سالیان از حدود ۲۰۰۰ معامله گر کسب کرده ایم، به ما می گوید نظریه کریستف کلمب درست است. هر فردی برای معامله گری ساخته نشـده اسـت. بسیاری از معامله گران هستند که به معامله در پایان روز مشغول هستند و نیز از بـازار سود کسب می کنند. این معامله گران تصمیم می گیرند که به معاملات در تایم ۴ ساعته و یا یک ساعته بپردازند، آنگاه همـه چیـز تغییر می کنـد و ضـرر می دهند. به صورت ثابت در این سالیان معامله گران فراوانی به ما مراجعه می کنند، در حالی که فکر می کنند معامله گر روزانه هستند و در نهایت به این نتیجه می رسند که اینگونه نیستند. آنها تمایل دارند که سرمایه زیادی را قبـل از مواجهـه بـا واقعیت از دست دهند. هنگامی که این کار را انجام دادند، این معامله گران پی می برند که بازار با سیستم باوری آنها همخوانی ندارد و به همین دلیل تلاشهای آنها منجر به موفقیت نمی شود.

فرد بدون تغییر که فکر می کند رهبر است بـه سـرعت تمـامی سـرمایه خـود را از دست میدهد، سپس از کار و عملکردی که داشته است بسیار عصبانی میشود. افـراد بدون تغییر معمولاً از بازار بسیار دور هستند و نمی دانند که معاملـه گـری آنـان عمـر بسیار کوتاهی دارد.

 

برگرفته از کتاب "  معاملات سودآور به روش Chaos - تئوری آشوب "

 

نظرات کاربران

0 / 1500
مقاله‌های مشابه
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به تحلیل‌اپ می‌باشد و محفوظ است. 2024 ©