آربتراژ عبارتست از فرصت دستیابی به سود بدون ریسک، از طریق ورود هم زمان در دو یا چند بازار، با یک مثال ساده می خواهیم اشاره ای به مفهوم آربیتراژ داشته باشیم.
فرض کنید سهامی در بورس سهام نیویورک و در بورس لندن معامله می شود همچنین فرض کنید، قیمت این سهام در بورس نیویورک ۱۷۲ دلار و در بورس لنـدن ۱۰۰ پوند است. اگر نرخ مبادله پوند و دلار برابر 1/75 دلار برای هر پوند باشد، آنگاه آربیتراژ میتواند با خرید مثلاً ۱۰۰ سهام از بورس نیویورک و فروش آن سهام در بازار لنـدن بـه سود بدون ریسک زیر دست پیدا کند.
دلار ۳۰۰= {۱۷۲-(۱۰۰×1/75)} ×۱۰۰
یعنی سودی معادل ۳۰۰ دلار بدون در نظر گرفتن هزینه معاملات برای آربیتراژگر تضمین می شود. معاملات برای سرمایه گذاران کوچک سود آربیتراژی را از بین میبرد، با این حال، هزینه های مربوط به معاملات در بازار تبادلات ارز، برای معاملات بزرگ رقـم چندانی نیست و همین موضوع سبب می شود که فرصت آربیتراژ بسیار جذاب باشـد و همگان بکوشند تا از این فرصتها بیش ترین منفعت را کسب کنند.
همچنین باید توجه داشت که فرصتهای آربیتراژی که یک نمونه آن در بالا ذکر شد نمی تواند برای مدت طولانی استمرار داشته باشد. با خرید سهام در بازار نیویورک، نیروهای عرضه و تقاضا باعث افزایش قیمت سهام می شوند و همچنین فروش آنها در بازار لندن، زمینه کاهش قیمت را فراهم می آورد و به زودی دو قیمت فوق با نرخ مبادلـه فعلی در دو بازار یکسان خواهند شد. نکته جالب تر این است، که وجود آربیتراژگرانی که به دنبال کسب سود آربیتراژی هستند، امکان تفاوتی قابل ملاحظه بین قیمت دلار و قیمت پوند را از همان ابتدا غیر ممکن می سازد. به طور کلی میتوان گفت، وجـود تعـداد زیادی آربیتراژگر در بازار، به این معنی است که در عمل، فرصت آربیتراژی بسیار کمی در بازارهای مالی مشاهده می شود. به همین دلیل، بیشتر مسائلی که در خصوص قیمت قراردادهای آتی، پیمانهای آینده و ارزش معاملات قراردادهای اختیار معاملات مطـرح می شوند، بر این پیش فرض مبتنی هستند که فرصت آربیتراژ دیگر وجود ندارد.