♻️جدال بین دو تفکر !
#شاخص_کل یا #شاخص_هموزن ؟
✍️مدتی است که در بازار جنگی بین دو تفکر خاص در جریان است. تفکری که معتقد است بازار بدون بزرگان و شاخصسازان جایی نمیرود و تفکری که اعتقاد دارد بزرگان در مسیر اصلاح قیمت قرار میگیرند و کوچکترها در کانون توجهات قرار خواهند گرفت.
به نظر هر دو تفکر درست است ! چرا ؟!
🔸آن دسته از افرادی که اعتقاد به رشد بزرگان بازار دارند، دلایل زیر را برای توجه به نمادهای شاخصساز مطرح میکنند:
1️⃣ رشد دلار نیما منجر به رشد سود نمادهای دلاری و صادراتمحور میشود و اتفاقا اثر منفی بر بهای تمام شده صنایع تورمی دارد؛ چراکه این دست شرکتها برای اصلاح نرخ محصولات خود نیاز به دریافت مجوز افزایش نرخ از دولت دارند.
2️⃣ آنها جریان معاملات بازار در دورههای رونق سالهای 91 - 92 و 97 تا 99 را در ذهن خود مرور میکنند. در هر دو دوره، در یکسال اول حرکت بزرگان و سهام دلاری را داشتیم و با یک گپ زمانی کوچکترها و نمادهای تورمی و داراییمحور در کانون توجهات قرار گرفتند. بنابراین آنها تصور میکنند که دوره رونق فعلی مشابه رونقهای گذشته است.
3️⃣ صنایع متوسط و کوچکتر گنجایش جذب نقدینگی بزرگی که اخیرا وارد بازار شده را ندارند و لذا بسیاری معتقدند این پول به دل کوچکترها نخواهد زد.
4️⃣ تمرکز صندوقهای اهرمی روی نمادهای بزرگتر به دلیل نقدشوندگی مناسب.
5️⃣ حجم مبنای غیرمتعارف در برخی از نمادهای متوسط و کوچک.
🔸اما نگاهی هم به ادله معاملهگرانی که اعتقاد به رشد صنایع متوسط و کوچکتر دارند، خواهیم داشت:
1️⃣ بر خلاف دورههای رونق گذشته، PE و PS بسیاری از نمادهای متوسط و کوچکتر در سطوح حداقلی است.
2️⃣ بسیاری از این نمادها اختلاف عجیبی با سقف بازار سالهای 1399 و حتی 1402 دارند.
3️⃣ افزایش نرخ قوی در یک صنعت استراتژیک همچون دارو که به شدت با معیشت مردم آمیخته شده، نشان میدهد که دولت به سرعت اثرات رشد بهای تمام شده شرکتها را در قالب ارائه مجوز افزایش نرخ جبران میکند.
4️⃣ ورود صندوقهای بخشی و صندوق جوانه کوچک به بازار باعث میشود که آن اختلاف زمانی بین حرکت دلاریها و نمادهای متوسط و کوچکتر به حداقل برسد.
5️⃣ بررسی نسبت شاخص برخی صنایع متوسط و کوچک به شاخص کل نشان میدهد که بازده این صنایع در میانمدت قویتر از شاخص کل خواهد بود. به نظر این موضوع را باید جدی گرفت؛ چراکه نشانههایی از این موضوع در شاخص گروههای دارویی، قندی و غذایی و ... مشاهده میشود.
✅انصافا ادله هر دو گروه قابل تامل است اما یک نکته خاص در این بین وجود دارد که بسیاری توجه به آن ندارند و آنهم اینکه، بواسطه 3 رویداد "فضای خاص اقتصاد کشور و قرار گرفتن سیاستگذار در تنگنا" ، "ورود ابزارهای معاملاتی جدید" و "تقابل دیدگاه معاملهگران" ، احتمالا روند حرکتی بازار در جزئیات نه در کلیات از دورههای رونق گذشته تبعیت نکند و آن اختلاف زمانی بین حرکت صنایع بزرگ و تورمی ایجاد نشود !
❓یعنی چه ؟
✍️تصور ما این است که در دوره رونق فعلی، نقدینگی وارد شده بصورت چرخشی رفتار میکند و بواسطه ورود ابزارهای معاملاتی جدید شاهد حرکت یکپارچه بازار با در نظر گرفتن فراز و فرودهای موقت در صنایع مختلف باشیم.
#تحلیل_بدون_سوءگیری
17 دی 1403
@Rasha_analysis
#شاخص_کل یا #شاخص_هموزن ؟
✍️مدتی است که در بازار جنگی بین دو تفکر خاص در جریان است. تفکری که معتقد است بازار بدون بزرگان و شاخصسازان جایی نمیرود و تفکری که اعتقاد دارد بزرگان در مسیر اصلاح قیمت قرار میگیرند و کوچکترها در کانون توجهات قرار خواهند گرفت.
به نظر هر دو تفکر درست است ! چرا ؟!
🔸آن دسته از افرادی که اعتقاد به رشد بزرگان بازار دارند، دلایل زیر را برای توجه به نمادهای شاخصساز مطرح میکنند:
1️⃣ رشد دلار نیما منجر به رشد سود نمادهای دلاری و صادراتمحور میشود و اتفاقا اثر منفی بر بهای تمام شده صنایع تورمی دارد؛ چراکه این دست شرکتها برای اصلاح نرخ محصولات خود نیاز به دریافت مجوز افزایش نرخ از دولت دارند.
2️⃣ آنها جریان معاملات بازار در دورههای رونق سالهای 91 - 92 و 97 تا 99 را در ذهن خود مرور میکنند. در هر دو دوره، در یکسال اول حرکت بزرگان و سهام دلاری را داشتیم و با یک گپ زمانی کوچکترها و نمادهای تورمی و داراییمحور در کانون توجهات قرار گرفتند. بنابراین آنها تصور میکنند که دوره رونق فعلی مشابه رونقهای گذشته است.
3️⃣ صنایع متوسط و کوچکتر گنجایش جذب نقدینگی بزرگی که اخیرا وارد بازار شده را ندارند و لذا بسیاری معتقدند این پول به دل کوچکترها نخواهد زد.
4️⃣ تمرکز صندوقهای اهرمی روی نمادهای بزرگتر به دلیل نقدشوندگی مناسب.
5️⃣ حجم مبنای غیرمتعارف در برخی از نمادهای متوسط و کوچک.
🔸اما نگاهی هم به ادله معاملهگرانی که اعتقاد به رشد صنایع متوسط و کوچکتر دارند، خواهیم داشت:
1️⃣ بر خلاف دورههای رونق گذشته، PE و PS بسیاری از نمادهای متوسط و کوچکتر در سطوح حداقلی است.
2️⃣ بسیاری از این نمادها اختلاف عجیبی با سقف بازار سالهای 1399 و حتی 1402 دارند.
3️⃣ افزایش نرخ قوی در یک صنعت استراتژیک همچون دارو که به شدت با معیشت مردم آمیخته شده، نشان میدهد که دولت به سرعت اثرات رشد بهای تمام شده شرکتها را در قالب ارائه مجوز افزایش نرخ جبران میکند.
4️⃣ ورود صندوقهای بخشی و صندوق جوانه کوچک به بازار باعث میشود که آن اختلاف زمانی بین حرکت دلاریها و نمادهای متوسط و کوچکتر به حداقل برسد.
5️⃣ بررسی نسبت شاخص برخی صنایع متوسط و کوچک به شاخص کل نشان میدهد که بازده این صنایع در میانمدت قویتر از شاخص کل خواهد بود. به نظر این موضوع را باید جدی گرفت؛ چراکه نشانههایی از این موضوع در شاخص گروههای دارویی، قندی و غذایی و ... مشاهده میشود.
✅انصافا ادله هر دو گروه قابل تامل است اما یک نکته خاص در این بین وجود دارد که بسیاری توجه به آن ندارند و آنهم اینکه، بواسطه 3 رویداد "فضای خاص اقتصاد کشور و قرار گرفتن سیاستگذار در تنگنا" ، "ورود ابزارهای معاملاتی جدید" و "تقابل دیدگاه معاملهگران" ، احتمالا روند حرکتی بازار در جزئیات نه در کلیات از دورههای رونق گذشته تبعیت نکند و آن اختلاف زمانی بین حرکت صنایع بزرگ و تورمی ایجاد نشود !
❓یعنی چه ؟
✍️تصور ما این است که در دوره رونق فعلی، نقدینگی وارد شده بصورت چرخشی رفتار میکند و بواسطه ورود ابزارهای معاملاتی جدید شاهد حرکت یکپارچه بازار با در نظر گرفتن فراز و فرودهای موقت در صنایع مختلف باشیم.
#تحلیل_بدون_سوءگیری
17 دی 1403
@Rasha_analysis